مدل کسب و کار چیست؟
در سال های اخیر اصطلاحاتی تحت عناوین طرح کسب و کار یا بیزینس پلن (Business plan) و مدل کسب و کار یا بیزینس مدل (Business model) در میان سازمانها و به خصوص استارت آپها بسیار رایج شده است؛ اصطلاح مدل کسب و کار (Business Model) در ادبیات مدیریت یک اصطلاح نسبتاً جدید -با قدمتی نزدیک به دو دهه – محسوب میشود؛ در حالی که بحث طرح کسب و کار (Business Plan) دقیقاً با همین نام، در حدود دو قرن قدمت دارد؛ در این مطلب به مدل کسب و کار پرداخته خواهد شد؛
تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار
آنچه ما امروز به عنوان طرح تجاری (یا طرح کسب و کار یا بیزینس پلن ) میشناسیم، پس از انقلاب صنعتی و در اثر تقاضا (در واقع: فشارِ) بانکها به وجود آمد.
بانکها به عنوان نهادهایی که میتوانستند سرمایهی مورد نیاز کسب و کارها و صنایع را (در قالب وام یا مشارکت) در اختیار آنها قرار دهند، انتظار داشتند مدیران یا مالکان کسب و کارها، اسناد و گزارشها و مستنداتی ارائه دهند که اثبات کند فعالیت آنها سودآور است و بازگشت سرمایهی مناسب خواهد داشت.
این اسناد، ابتدا در حد برآورد جریان مالی و نیازهای مواد اولیه و حقوق مورد نیاز برای کارگران بود، اما به تدریج کاملتر شد و به شکل طرح تجاری یا طرح کسب و کار یا Business Plan که امروز میشناسیم، درآمد.
بخش عمدهای از آنچه ما در قرن نوزدهم و بیستم به عنوان صنعت مشاهده میکنیم، به تولید کالا مربوط است. حتی عرضهی خدمات هم شکلی بسیار مکانیکی داشت؛
طبیعتاً طرح تجاری هم، معمولاً به شکلی کاملاً مکانیکی و با چارچوبی نسبتاً سنتی تنظیم میشد و سرمایهگذار، چه به عنوان فرد و چه به عنوان یک نهاد رسمی مثل بانک، بر اساس سؤالات پایین و سؤالات مشابه دیگر، در مورد مشارکت کردن یا مشارکت نکردن و نیز چارچوب مشارکت تصمیم میگرفت:
- چقدر سرمایهگذاری لازم است؟
- تزریق سرمایه باید در چه مقاطعی انجام شود؟
- چه نوع زمین یا کارگاه یا کارخانهای لازم است؟
- به چند نفر نیروی انسانی با چه تخصصهایی نیاز داریم؟
- قیمت تمام شده چقدر خواهد بود؟
- حاشیهی سود چگونه است؟
- در نهایت، بازگشت سرمایه به چه شکلی خواهد بود؟
ظهور اینترنت و مطرح شدن مفهوم مدل کسب و کار
طی دهههای اخیر، اتفاق مهمی افتاد و آن ظهور اینترنت بود. این ابزار جدید، فرصتهای جدیدی را هم به وجود آورد و شیوههای درآمدزایی جدیدی هم خلق کرد؛ قبلاً چند مدل کسب و کار مشخص وجود داشت و همه هم آنها را میفهمیدند. اما حالا:
- شرکتی مثل یاهو (و بعداً گوگل) آمده بود که خدمات رایگان ارائه میداد.
- آمازون کتابها را به شکلی میفروخت که در موارد زیادی، مجموع هزینهی کتاب و حمل نقل، یا همان قیمت پشت جلد میشد و یا حتی کمتر از پشت جلد تمام میشد.
- شرکتهایی مثل PayPal ایجاد شدند که به عنوان واسطهی پولی عمل میکردند. اما به اندازهی بانکها سختگیر نبودند و شرایطی فراهم شد تا کسب و کارهای آنلاین زیادی رشد کنند.
ساختار و فرآیند کسب و کار در فضای جدید، با دوران حاکمیت کارخانجات و صنایع تفاوت داشت:
- افزایش سود، دیگر چندان به مواد اولیهی ارزان ربط نداشت.
- سرعت رشد و افزایش مقیاس کسب و کار، بسیار متفاوت از گذشته بود.
- کسانی که از خدمات کسب و کار استفاده میکردند، الزاماً همان افرادی نبودند که برای این خدمات، پول پرداخت میکنند.
- نیروی کار (به مفهوم سنتی آن که کارگران و توان کار فیزیکی را شامل میشد) دیگر به اندازهی گذشته معنا نداشت.
با گسترش وب، شرکتهای جدیدی شکل گرفتند که نه وسعت فیزیکی خاصی داشتند و نه سرمایهی اولیهی بالایی در آنها به کار گرفته شده بود.
کم کم این سوال به وجود آمد که: مدل کسب و کار اینها چیست؟ اینها دارند چه کار میکنند؟ چطور پول درمیآورند؟
تعریف مدل کسب و کار
تعاریف مختلفی برای مدل کسب و کار وجود دارد؛ یکی از معروفترین و مشهورترین تعاریف مربوط به آقای الکساندر استروالدر میباشد.
طبق تعریف استروالدر، مدل کسب و کار ابزاری مفهومی است که شامل مجموعهای از عناصر و ارتباط آنها بوده و منطق شرکت جهت درآمدزایی را نشان میدهد؛ توصیف ارزشی است که شرکت به یک یا بخشی از مشتریانش میدهد. در واقع معماری یک بنگاه و شبکه شرکایش به منظور خلق، بازاریابی و تحویل ارزش، همچنین ارتباط سرمایهای یک یا بخشی از مشتریان برای ایجاد جریانهای درآمدی پایدار و سودآور است.
اجزای مدل کسب و کار
امروزه وقتی کسی از مدل کسب و کار شما سؤال میکند (یا وقتی خودتان میخواهید مدل کسب و کارتان را تعریف کنید)، تقریباً مشخص است که باید در پی پاسخ چه سوالهایی باشد.
میتوان گفت مدل کسب و کار (Business Model) در تلاش برای یافتن پاسخ سه دسته سوال است:
- سوالهای مربوط به ارزش آفرینی
- سوالهای مربوط به درآمدزایی
- سوالهای مربوط به پایداری و بقا
بنابراین میتوان گفت، مدل کسب و کار پاسخ به سه سوال بالاست؛
بوم مدل کسب و کار چیست؟
بحث مدل کسب و کار با اصطلاح Business Model Canvas یا بوم مدل کسب و کار یا کانواس کسب و کار گره خورده است؛
اگر چه الگوهایی متعددی برای طراحی و ترسیم و بیان مدل کسب و کار وجود دارد، اما بیتردید بوم مدل کسب و کار رایجترین و شناختهشدهترین آنهاست.
استفاده از بوم مدل کسب و کار را برای نخستین بار الکساندر استروالدر در کتاب خلق مدل کسب و کار مطرح و پیشنهاد کرد.
این ابزار به علت ساده و کاربردی بودن به سرعت فراگیر شد و در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت؛ در ویدیوی زیر با بخش های مختلف این مدل آشنا می شوید:
همانگونه که در ویدیوی فوق مشاهده کردید بوم مدل کسب و کار استروالدر از ۹ بخش سازنده تشکیل شده است که در شکل زیر نشان داده شده است:
چارچوب بوم مدل کسب و کار چیست؟
بوم مدل کسب و کار، همچنانکه از واژهی بوم (و کانواس Canvas) مشخص است، یک مدل تصویری و ترسیمی است.
شما باید به ۹ پرسش کلیدی در زمینهی کسب و کار پاسخ بدهید و هر یک از این پاسخها را هم در بخش مشخصی از بوم کسب و کار بنویسید.
موضوعات مطرح شده در بوم مدل کسب و کار را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- بخش مرکزی بوم: بحثهای مربوط به ارزش آفرینی و ارزش پیشنهادی کسب و کار
- سمت چپ: بحثها و دغدغههای مربوط به فضای هستهی کسب و کار
- سمت راست: بحثها و پرسشهای مربوط به مشتری و ارتباط با مشتری
چرا باید بوم کسب و کار داشته باشیم؟
همان طور که گفتیم، بوم کسب و کار، خیلی سریع و خلاصه و جامع، کسب و کارتان را به نمایش در میآورد. داشتن چنین ابزاری، چنین فوایدی هم دارد:
طرح کسب و کار یا بیزنس پلن چیست؟
اگر به دنبال راهاندازی کسب و کاری جدید هستید یا ایدهای در سر دارید که دوست دارید آن را عملی کنید، باید با مفهوم طرح کسب و کار آشنا شوید. طرح کسب و کار یا بیزینس پلن به شما کمک میکند تا در راهاندازی و اداره کسب و کارتان موفق عمل کنید. اما بیزینس پلن چیست و چطور نوشته میشود؟ اگر دوست دارید مثل یک متخصص، برنامه خودتان را بنویسید، تا انتهای این مقاله در ذهن با ما باشید.
فهرست
طرح کسب و کار چیست و به درد چه کسانی میخورد؟
طرح کسب و کار چه کاربردی دارد؟
انواع طرح کسب و کار
مراحل تدوین طرح کسب و کار
بوم کسب و کار چیست؟
بایدها و نبایدهای تنظیم طرح کسب و تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن کار
معرفی کتاب
جمع بندی
فصل ۱
طرح کسب و کار چیست و به درد چه کسانی میخورد؟
طرح کسب و کار چیست؟
اگر تابهحال این تجربه را داشتهاید که ایدهای برای راهاندازی کسب و کار در سر داشته باشید و مراحلی که باید برای رسیدن به آن را طی کنید را روی کاغذ بیاورید، درواقع توانستهاید یک بیزینس پلن ساده بنویسید. البته به همین سادگیها هم نیست. اما درواقع پایه و اساس طرح کسب و کار همین است.
بیزینس پلن یعنی پرورش ایده کسب و کار و تنظیم دقیق قدمهایی که باید برای رسیدن به موفقیت در آن برداشت. به این صورت جزء به جزء اقداماتی که باید انجام دهید، اینکه چطور کارتان پیش خواهد رفت، استراتژی کسب و کارتان و همچنین بودجهبندی دقیق برای به ثمر رسیدن کسب و کارتان را در آن ثبت خواهید کرد.
درواقع در بیزینس پلن، همه مواردی که به ذهن شما یا متخصصان کسب و کار میرسد تا ایده شما بارور شود، مکتوب خواهد شد. بهطورمعمول نوشتن چنین برنامهای کمی تخصصیتر و طولانیتر از نوشتن صرف ایدهها روی تکه کاغذ است. اما همان پیادهسازی ایده روی کاغذ هم تمرین خوبی برای نوشتن این برنامه محسوب میشود.
فرق طرح کسب و کار با مدل کسب و کار چیست؟
بسیاری از افراد نمیتوانند تفاوتی میان طرح کسب و کار و مدل کسب وکار قائل شوند. درصورتیکه باید بدانید این دو مفهوم ابداً به یک معنا نیستند. درواقع مدل کسب و کار، مکانیسمی است که شرکتها توسط آن محصولاتشان را به تولید میرسانند. اما بیزینس پلن، مفهومی فراتر و کلیتر از مدل کسب و کار است.
در بیزینس پلن، همه مواردی که باید برای رسیدن به نتیجه نهایی طی کرد، نوشته میشود. استراتژیها، اصولی که باعث کاهش اتلاف انرژی میشود، برآورد هزینهها و… همگی در این برنامه جا میگیرند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید مدل کسب و کار، یکی از اجزاء اصلی بیزینس پلن است و درواقع هسته اصلی آن بهحساب میآید. یعنی وقتی قرار است برنامهای برای کسب وکارتان بنویسید، حتماً مدل کسب و کار را هم در آن پیشبینی خواهید کرد.
فرقی نمیکند اندازه کسبوکارتان چقدر باشد. چه قصد راهاندازی فروشگاهی کوچک را داشته باشید، چه هولدینگی بزرگ، به بیزنس پلن نیاز خواهید داشت.
بیزینس پلن به درد چه کسانی میخورد؟
درواقع دایره کسانی که میتوانند موضوع طرح کسبوکار باشند، بسیار وسیع و گسترده است. از کسی که میخواهد فروشگاهی کوچک و محلی راهاندازی کند تا کسانی که در سرشان ایده تبدیل شرکتشان به هولدینگ را میپرورانند، به بیزینس پلنی دقیق نیاز دارند.
اگر دوست دارید صاحب کسب و کار باشید، اگر مدیر کسب و کار هستید، اگر مدیر استراتژیک یک شرکتید یا اگر دوست دارید برای ایدهتان سرمایهگذار جذب کنید، به طرح کسبوکاری دقیق نیاز دارید.
فصل ۲
طرح کسب و کار چه کاربردی دارد؟
همانطور که توضیح دادیم و حالا میدانید، طرح کسب و کار میتواند به شما کمک کند تا جزئیات کسب و کارتان را شناسایی کنید. یکی از مهمترین ملزومات پیادهسازی ایدههای تولید، جذب سرمایه اولیه و اسپانسر است. شما بدون داشتن یک بیزینس پلن کامل و توجیه کننده که در آن تمامی هزینهها برآورد شدهاند و سود سرمایهگذار محاسبه شده است، نخواهید توانست حامی مالی جذب کنید.
طرح کسب و کار خوب و دقیق که با ایدههای جدید و جذاب همراه باشید، میتواند سرمایهگذار را به مشارکت با شما ترغیب کند و خیالتان را تا حدود زیادی از بابت مسائل مالی راحت کند. پس اگر به دنبال راهاندازی کسب و کار جدید هستید و یا میخواهید تکانی اساسی به کسب و کارتان بدهید، باید از بیزینس پلن کمک بگیرید.
بهطورکلی دو دسته از افراد بیشترین نیاز را به بیزینس پلن خواهند داشت:
- کسانی که میخواهند استارتاپ یا کسب و کاری جدید راهاندازی کنند.
- کسانی که میخواهند به کسب و کارشان توسعه و تکانی اساسی بدهند.
طرح کسب و کار میتواند به شما کمک کند تا سرمایهگذار را به کارتان جذب کنید و با قدرت ادامه بدهید.
۱: راهاندازی کسب و کار
در این مرحله، بهترین کاری که میتوانید انجام بدهید، در دست داشتن یک طرح کسب و کار دقیق و بدون نقص است. اگر بتوانید با مشورت کارشناسان و متخصصان، طرح دقیقی از آنچه در سر دارید و آنچه به عنوان هدف تعیین کردهاید بنویسید، موفقیتتان را تضمین کردهاید. البته که معلوم است باید در این برنامه تمام مراحلی که برای به موفقیت رسیدن ایدهتان پیشبینی میکنید را هم ذکر کنید.
۲: توسعه کسب و کار
همیشه که نمیتوان با یک برنامه مشخص در کسب و کار پیش رفت. اتفاقاً یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای موفقیت کسب و کارتان انجام بدهید این است که برنامهای پویا داشته باشید تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن تا همیشه راه برای توسعه کار باز باشد.
در این مقطع هم نوشتن یک بیزینس پلن دقیق از آنچه میخواهید و آنچه باید انجام شود، بسیار اثرگذار و مفید خواهد بود. پیشبینی استراتژیهای افزایش بهرهوری و کاهش اتلاف انرژی مانند Lean، از موارد مهمی هستند که باید برای توسعه کسب و کارتان به آن دقت کنید.
۳: استراتژی کسب و کار
باید بدانید که بیزینس پلن میتواند به یک برنامه استراتژیک برای تعیین استراتژی سازمان شما تبدیل شود. این برنامه میتواند سازمانتان را از جایی تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن که هست به جایی که مدیران تمایل دارند برسد، منتقل کند.
طرح کسب و کار خوب میتواند ساختاری مشخص برای سازمانها تعیین کند و مانند برنامهریزی استراتژیک عمل کند. درواقع یک بیزینس پلن موفق، برنامهای است که بتواند استراتژی کسب و کار را هم تعیین و تبیین کند.
کارآفرینی چیست؟ چطور به کارآفرین موفق تبدیل شویم؟
آشنایی با روشهای کارآفرینی و زیر و بم آن
فصل ۳
انواع طرح کسب و کار
بیزینس پلنها بسته به هدف و کاراییشان، انواع متفاوتی دارند. شما باید اول هدفتان را مشخص کنید و بعد متناسب با هدفتان، یکی از شش طرح زیر را برای رسیدن به هدف، انتخاب کنید.
۱: بیزینس پلنهای استارتاپی
معمولترین و احتمالاً معروفترین نوع از انواع طرحهای کسب و کار، برنامههای استارتاپی هستند. همه کسب و کارهای نوپا و شرکتهای دانشبنیان، با استفاده از این نوع طرح کسب و کار مراحل کارشان را به صورت دقیق پیشبینی میکنند.
در این نوع از انواع بیزینس پلن، بخشهایی به چشم میخورد که در آنها شرکت یا افراد ابتدا محصولات و خدماتشان را معرفی و شناسایی میکنند. در مرحله بعد، بازار و جایگاه احتمالی شرکت را در میان رقبا ارزیابی میکنند و هزینههای احتمالی پیشبینی خواهد شد.
در این نوع از برنامه، باید تیم مدیریت و میزان کارمندان را هم به صورت دقیق پیشبینی کنید و جایگاه هرکدام را در کسب و کار تعریف کنید. تمرکز اصلی این نوع از طرح، بخش مالی و هزینهها است.
سرمایهگذاران بالقوه با دیدن بخش ارزیابی هزینهها و برآورد درآمد میتوانند بهتر تصمیم بگیرند که آیا ایده شما ارزش سرمایهگذاری و حمایت دارد یا نه. پس یادتان باشد که بخش ارزیابی هزینهها را به صورت جدیتری طراحی و تولید کنید.
۲: بیزینس پلنهای داخلی
طرحهای داخلی کسب و کار، مخاطبان خاصی در داخل یک سازمان و مجموعه اقتصادی دارد. مثلاً ممکن است تیم بازاریابی و فروش یک شرکت، برای اجرای پروژهای خاص، نیاز داشته باشند که تمام طرح و هزینهها را برآورد کنند و آن را ثبت کنند. اصولاً هدف و مخاطب طرحهای داخلی کسب و کار، کاملاً داستانی جدا از طرحهای بیزینس پلن استارتاپی دارند.
این فرم از بیزینس پلن بیشتر به درد کسانی میخورد که مایل هستند کسب و کارشان را توسعه دهند و تکانی اساسی به آن بدهند. در چنین شرایطی، تیم برنامهریزی در هر بخشی که قرار است تغییراتی را تجربه کند، روی کار میآیند و با این طرح اقدامات اولیه را انجام خواهند داد.
معمولاً میزان سودآوری و افراد درگیر در پروژه نقطه اصلی تمرکز بیزینس پلنهای داخلی هستند. در این برنامهها اطلاعات مربوط به بازاریابی پروژه، هزینههای استخدام و فناوری بهصورت دقیق ثبت میشود. آنها همچنین بهطورمعمول وضع بازار را هم تجزیه و تحلیل میکنند و جمعیت هدف، اندازه بازار و تأثیر مثبت بازار بر درآمد شرکت را برآورد خواهند کرد.
۳: بیزینس پلنهای استراتژیک
طرح استراتژیک کسب و کار با ارائه برنامههایی اساسی برای کل شرکت، به دنبال ایجاد نقطه نظری بالاتر از سطح اهداف شرکت و راههای دستیابی به آنها است. برنامههای استراتژیک به دنبال تدوین سندی راهبردی برای دستیابی به اهداف عالی در شرکتها است.
اصولاً ساختار برنامههای استراتژیک از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است و نمیتوان برنامه واحدی را بهعنوان برنامه استراتژیک در نظر گرفت. برنامههای استراتژیک با توجه به اهداف شرکتها و چشمانداز مدیران آنها تدوین میشود و به همین دلیل با نمونههای مشابه تفاوتی اساسی دارد.
اما همه بیزینس پلنهای استراتژیک پنج عنصر اصلی دارند که برای نوشتن باید در نظر گرفته شوند: چشمانداز کسب و کار، بیانیه مأموریت، تعریف فاکتورهای مهم موفقیت در برنامه، استراتژیهای دستیابی به اهداف و برنامه اجرایی.
برنامههای استراتژیک کسب و کار تمام سطح مشاغل را به تصویر بزرگتر میکشانند و تمام سطوح را به کار میگیرند تا برای رسیدن به موفقیت و دستیابی به اهداف، همکاری کنند.
ضرورت تفکر استراتژیک در کسب و کار
با پنج دلیل اساسی ضرورت تفکر استراتژیک در کسب و کار آشنا شوید
۴: بیزینس پلنهای امکان سنجی
یکی دیگر از انواع طرحهای کسب و کار طرحهای امکانسنجی تجاری هستند. هدف از این نوع از انواع طرح کسب و کار این است که شرکتها بتوانند امکان تولید یا عدم تولید کالا و خدمات جدید را بررسی کنند و با کمک کارشناسان متوجه این واقعیت شوند که آیا کالا یا خدمت جدید سودآور خواهد بود یا نه.
این برنامهها ایجاد میشوند تا به دو سؤال اساسی درباره سرمایهگذاری تجاری پاسخ دهند. اول اینکه چه کسی خریدار محصولات و کالایی است که شرکت قرار است تولید کند. دوم اینکه آیا سرمایهگذار سود خواهد کرد یا نه؟
بیزینس پلنهای امکان سنجی تجاری شامل بخشهایی هستند که در آن نیاز به محصول یا خدمات، جمعیت هدف و سرمایهگذار موردنظر توصیف شدهاند. طرحهای امکان سنجی تجاری با توصیههای برای پیشبرد بهتر برنامه و رسیدن به سود بیشتر به پایان میرسند.
۵: بیزینس پلنهای عملیاتی
برنامههای عملیاتی، نوعی از انواع بیزینس پلنهای داخلی هستند که از عناصر مرتبط با کارهای عملیاتی شرکت تشکیل میشوند. هدف از این طرحها، کشیدن نقشه راه برای اجرای برنامه یا عملیات خاص در شرکتها و سازمانها است.
معمولاً مدیران عملیاتی در شرکتها بیزینس پلنهای عملیاتی را تدوین میکنند تا نقش هر عضو در اجرای برنامه، مدت زمان مطلوب برای عملیاتی کردن هر محله از کار و همچنین حق و مسئولیتهای اعضا بهدرستی مشخص شود.
این برنامهها معمولاً برنامههای ثانویه کسب و کار هستند. به این صورت که پس از تدوین برنامههای استراتژیک، داخلی یا امکانسنجی تدوین میشوند تا مراحل کار بهدرستی تشریح شود و تصویر واضحی از اجرایی شدن کل فرآیند برای مدیران و اعضای سازمان ایجاد شود.
۶: بیزینس پلنهای رشد
طرح کسب و کار رشد که با عنوان برنامه یا اسناد توسعه هم شناخته میشوند، به این دلیل طراحی میشوند که رشد پیشنهادی در شرکت را به صورت دقیق توصیف کنند و تصویری دقیق از آن برای مدیران و اعضای شرکت ایجاد کنند. برنامههای توسعه میتوانند اهداف داخلی یا خارجی داشته باشند.
اگر رشد شرکت به سرمایهگذاری نیاز داشته باشد، ممکن است برنامه توسعه شامل توضیحات کاملی از شرکت، مدیریت و کارگزاران شود. این نوع برنامههای توسعه، به برنامههای توسعه خارجی معروف هستند و برای هدف جذب سرمایهگذار خارجی نوشته میشوند. با توصیف دقیق اجزا شرکت و اهداف آن، سرمایهگذار از بیرون شرکت مشتاق و راغب به حمایت مالی از برنامه از شرکت خواهد شد.
اما اگر برنامه توسعه برای اهداف داخلی نوشته شود و نیازی به سرمایهگذاری نداشته باشد، توضیحات مربوط به شرکت، اهداف و مدیران حذف میشود و در عوض، فروش مالی و پیشبینی هزینه به نقطه محوری برنامه تبدیل خواهد شد.
نوشتن بیزینس پلن
حتما تاکنون در زندگی برایتان پیش آمده است که بخواهید به آدرس جدیدی بروید که قبلا هرگز به آن جا نرفته اید. تصور کنید آدرس درستی به شما ندهند و تنها نام خیابان اصلی را به شما بگویند. چه اتفاقی می افتد؟ شاید چند روز طول بکشد تا پرسان پرسان به آدرس مورد نظرتان دست پیدا کنید و تازه وقتی می رسید ممکن است دیگر دیر شده باشد. شاید هم از اصلا از پیدا کردن آن آدرس منصرف شوید. این در حالی است که اگر از اول نقشه راه برایتان مشخص بود و می دانستید آدرس دقیق کجاست دیگر این همه وقت تلف کردن و اعصاب خورد کردن نداشت، خیلی راحت یکی دو ساعته به محل مورد نظرتان می رسیدید. این فقط یک مثال ساده تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن از یک آدرس بود. حالا کمی بزرگ تر فکر کنید.
فرض کنید می خواهید یک کسب و کار و اصطلاحا بیزینس راه بیندازید. درست است که شروع کردن همیشه اولین قدم برای موفقیت و رسیدن به اهداف بزرگ است؛ اما اگر هیچ نقشه ای برای روند کارتان نداشته باشید و همین طوری شروع کنید، طولی نخواهد کشید که مانند همان آدرس سردرگم می شوید و روزها و ماه ها می گذرد و نمی دانید چه طور از پس چالش هایی که با آن ها روبرو شده اید باید برآیید. تازه در این میان ممکن است کلی از سرمایه خود را از دست بدهید یا آن قدر کلافه و خسته شوید که بیزینستان را متوقف کرده و بی خیال رویاهایتان شوید؛ اما ما پیشنهاد بهتری برای شما داریم. تنها چند روز زمان لازم است که شما یک نقشه راه مناسب یا بیزینس پلن خودتان را طراحی کنید و بعد از آن با خیال راحت تر کارتان را شروع کنید. نگران نباشید، در این مقاله به شما خواهیم گفت که چطور این کار را انجام دهید؟
بیزینس پلن (Business Plan) چیست؟
قبل از این که شروع به نوشتن بیزینس پلن کنیم باید بدانیم اصلا بیزینس پلن چیست. شما نمی توانید وقتی موضوع انشا را نمی دانید، انشای خوبی بنویسید؛ بنا بر این در مورد نقشه راه هم باید اول آن را بشناسید تا بتوانید طبق برنامه خودتان بهترین بیزینس پلن را نوشته و اجرا کنید. به طور کلی طرح تجاری یا بیزینس پلن مانند گزارشی است که نشان می دهد کسب و کار شما دقیقا چیست، چه کاری قرار است انجام شود، اهداف شما از انجام این کار چیست و چگونه قرار است این طرح به موفقیت برسد؟ این سند شما را از رفتن به بیراهه و تلف کردن وقت و پولتان حفظ می کند تا انرژی تان در جای درستی به کار ببرید. می توان گفت بیزینس پلن حکم نقشه گنج را دارد که باید هم مراقبش باشید و هم به طور دقیق به آن عمل کنید. اگر نقشه درست نوشته شده باشد، شما صد در صد به گنجتان خواهید رسید.
اهمیت بیزینس پلن برای هر کسب و کار
با این که در قسمت های قبلی به صورت پراکنده به اهمیت بیزینس پلن اشاره کردیم؛ اما آن قدر مهم است که ترجیح دادیم باز هم به صورت خاص یک پاراگراف را به آن اختصاص دهیم. فرض کنید یک زمین بارور 10 هزار متری دارید که در حال حاضر هیچ درختی در آن کاشته نشده است و شما می خواهید از آن انارهای عالی برداشت کنید. خب چه کار می کنید؟ اگر همین طوری نگاه کنید که درختی خود به خود برای شما سبز نمی شود. پس باید برنامه ای داشته باشید.
به علاوه هر درختی به شما میوه خوب نمی دهد و باید کارهایی را بعد از کاشت نهال ها انجام دهید تا بعد از 3 سال بتوانید انارهای خوبی را برداشت کنید. البته باغداری خودش یک بیزینس سنتی است و ما برای درک بهتر شما از اهمیت بیزینس پلن این مثال را زدیم؛ اما کسب و کار دیگر را هم که نگاه کنید باید برای رسیدن به موفقیت در آن برنامه ای داشته باشیم. این کار باعث می شود تجارت شما محکم و حساب شده باشد و آمادگی لازم برای چالش های پیش رو را داشته باشید. اگر بخواهیم به صورت مختصر مزایای بیزینس پلن را برایتان بگوییم، عبارت اند از:
- اول از همه متوجه می شوید که اصلا الان با توجه به موارد مختلف مثل نیاز بازار و غیره شروع این کسب و کار عمل درستی است یا خیر؟
- شما متوجه خواهید شد که اصلا ایده شما توجیه اقتصادی و سوددهی مناسبی دارد که برایش سرمایه گذاری کنید یا سرمایه اولیه خودش را هم بر نمی گرداند؟
- بعد از این که بیزینس پلن شما به عنوان یک طرح کامل کسب و کار از ایده شما نوشته شد، می توانید از طریق همین نوشته سرمایه داران را برای جذب سرمایه توجیه کنید و موافقتشان را بگیرید.
- می توانید برای توسعه کسب و کارتان و سوددهی بیشتر تصمیم های درست تری بگیرید.
- اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما مشخص می شود و متوجه می شوید که باید صبور باشید و زود دلسرد نشوید.
بیزینس پلن برای چه کسانی واجب است؟
ما پیشنهاد می کنیم که هر نوع کسب و کاری که راه اندازی می کنید چه کوچک باشد و چه بزرگ، بیزینس پلن را برایش تهیه کنید تا شما را به سمت جلو سوق دهد؛ اما در صورتی که نمی خواهید کسب و کارتان را گسترش دهید و یک کسب و کار کوچک دارید که برنامه آن مشخص است دیگر نیاز چندانی به بیزینس پلن نخواهید داشت؛ مثلا فرض کنید با یک شرکت کار می کنید و ماهیانه حسابداری چند مغازه را انجام داده و همین درآمد برایتان کافی است؛ بنا بر این نیاز به بیزینس پلن ندارید؛ اما اگر می خواهید به جایی برسید که دیگر خودتان کار نکنید، نیرو بگیرید و بتوانید در کنار اشتغال زایی برای جوانان درآمد خودتان را نیز زیاد کنید، حتما به یک نقشه راه نیاز خواهید داشت.
آیا بیزینس پلن باید تعداد صفحات مشخصی داشته باشد؟
ببینید خیالتان را راحت کنیم! بیزینس پلن مقاله دانشگاهی نیست که هر چه بیشتر بنویسید، نمره بیشتری به شما بدهند! خیر. باید یک برنامه کامل و واضح با جزئیات باشد اما حجم آن اصلا مهم نیست و برای کسب و کارهای مختلف می تواند کاملا متفاوت باشد. آن چه مسلم است این است که هر چه کسب و کار شما بزرگ تر باشد، نقشه بزرگ تری هم برای رسیدن به هدف نیاز دارد.
چگونه بیزینس پلن خودمان را بنویسیم؟
اول این که به شما بگوییم هیچ کس بهتر از شما نمی تواند برنامه راهتان را مشخص کند؛ اما در این بین بد نیست اگر در کسب و کاری که می خواهید راه اندازی کنید، افراد موفقی را می شناسید به عنوان الگوی خود قرار داده و از تجربیاتشان در نوشتن برنامه خود استفاده کنید.
این کار باعث می شود زودتر به هدفتان برسید. از طرفی باید ابتدا بخش های مختلف مورد نیاز یک بیزینس پلن را به عنوان چهار چوب اصلی بشناسید تا بتوانید مانند یک پازل زیبا هر بخشی را تکمیل کنید. به علاوه اگر قرار است طرح خودتان را به شرکت ها و افراد مختلف برای جذب سرمایه نشان دهید وجود این بخش اهمیت بیشتری پیدا می کنند و آن ها متوجه می شوند که کار شما حساب و کتاب دارد.
بخش های هر بیزینس پلن عبارت اند از:
- عنوان تجارت و طرح روی جلد
- فهرست مطالب
- معرفی هیئت مدیره کار به عنوان اعضای اصلی
- چکیده طرح که بسیار مهم است و فرد را راغب می کند تا ادامه طرح را نیز بخواند.تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن
- شرح کامل کسب و کار با جزئیات
- چالش های احتمالی که ممکن است در هر بازه زمانی از روند کار ایجاد شود.
- ارائه راه حل های مناسب و کاربردی برای حل مشکلات
- توجیه اقتصادی طرح و برگشت سرمایه
- مشخص کردن اهداف کسب و کار به صورت کوتاه مدت و بلند مدت
- تحقیقات مورد نیاز میدانی و مشخص کردن کامل بازار هدف و بررسی فعالیت رقبا
- مشخص کردن محصول یا خدمات مورد نظر که قرار است از طریق کسب و کار شما ارائه شود.
- روش های بازاریابی و توسعه فروش
- نیروهای انسانی مورد نیاز به عنوان منابع انسانی
هزینه های مالی پروژه
در مورد این که چه کاری انجام دهید تا هم خودتان و نیروهایتان به خوبی بتوانید از آن استفاده کنید و هم در صورت ارائه برای شرکت ها و سرمایه گذاران بتوانید به راحتی آن ها را توجیه کنید، به شما پیشنهاد می کنیم کمی سلیقه به خرج دهید. معمولا طرح های تصویری بهتر نمایش داده می شوند؛ زیرا همه ما مفاهیم را با تصویر و فیلم بهتر درک می کنیم و بیشتر حوصله بررسی آن را داریم تا این که یک مقاله بلند و متنی باشد؛ بنا بر این بد نیست از نرم افزارهای پاور پوینت، فتوشاپ، تدوین و ادیت فیلم نیز برای طرحتان استفاده کنید.
تفاوت بیزینس پلن و بیزینس مدل چیست؟
شاید نام بیزینس مدل هم به گوشتان خورده باشد؛ اما بیزینس پلن با بیزینس مدل متفاوت است. بیزینس پلن در واقع یک برنامه بلند مدت است که به شما می گوید دقیقا در طول چند سال برای رسیدن به موفقیت باید چه کارهایی انجام دهید؛ اما بیزینس مدل برنامه روزانه برای انجام کارهای شماست که البته ضروری بوده و باید روی تابلوی دفتر یا اتاقتان زده شود و هر روز طبق آن عمل کنید تا به اهداف کوتاه مدت ماهیانه و سالانه خود راحت تر دست پیدا کنید.
طرز تهیه یک بیزینس پلن خوشمزه و عالی
خب فکر می کنم تمام نکاتی که قبل از نوشتن بیزینس پلن باید می دانستید را برایتان توضیح دهم. پس اگر ایده کسب و کارتان را مشخص کرده اید دیگر وقت را تلف نکنید و همین الان پشت میز کارتان بنشینید تا به شما بگویم چه کاری باید انجام دهید. چند کاغذ A4 و یک خودکار روان و عالی آماده کنید تا کار را با هم شروع کنیم. ببینید برای این که کار را راحت تر و با انگیزه بیشتری انجام دهید ما از کل به جز پیش می رویم. دقیقا مانند ساختن یک ساختمان چند طبقه که اول پی ریزی و سفت کاری آن انجام می شود و بعد به سراغ گچ بری و زیباسازی آن می رویم.
مراحل نوشتن یک بیزینس پلن خوب عبارت اند از:
معرفی کسب و کار با جزئیات کامل:
در ابتدا باید کسب وکارتان را به صورت کامل مانند کسی که قرار است اعتراف کند بنویسید. طوری که هر کسی که این معرفی نامه را بخواند، حتی اگر سطح سواد پایینی هم داشته باشد به راحتی برنامه شما را بفهمد. یادتان باشد همه سرمایه گذاران آن طور که شما به طرحتان نگاه می کنید و متوجه می شوید، نگاه نمی کنند؛ بنا بر این باید طوری بنویسید که برای همه قابل درک باشد. به علاوه نباید کلی گویی کنید و سعی کرده تا می توانید تمامی جزئیات کار را ریز به ریز توضیح دهید. وقتی این کار را انجام می دهید هم خودتان به درک دقیق تری از این تجارت می رسید و هم به راحتی بخش بعدی بیزینس پلن که مشخص کردن اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است نوشته می شود.
نوشتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت
بعد از این که معرفی طرحتان تمام شد باید اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خودتان را مشخص کنید. یادتان می آید که چه چیزی باعث شد شما به این ایده فکر کنید و بخواهید آن را اجرایی نمایید؟ همان فکر می تواند مهمترین هدف شما از انجام این پروژه و طرح تجاری باشد. شما باید دقیقا فکر کنید که دوست دارید با انجام این کار به چه چیزی برسید؟ آیا هدفتان تنها کسب درآمد است؟ یا می خواهید با این کار به پیشرفت کشور و اشتغال زایی برای جوانان نیز کمک کنید.
هدف های کوتاه مدت جزئی از هدف های بلند مدت هستند، اما حتما باید مشخص شوند؛ زیرا رسیدن به هدف های کوتاه مدت به شما و نیروهایتان انگیزه می دهد که با تمام سختی ها جنگیده و به سمت جلو حرکت کنید و راحت تر به اهداف بلند مدتتان برسید. اهداف کوتاه مدت می تواند شامل درآمد ماهیانه و سالیانه، نحوه توسعه شرکت یا کسب و کار در کوتاه مدت، تعداد نیروهای انسانی، برنامه های رفاهی برای نیروها، نحوه افزایش فروش ماهیانه و مواردی از این دست باشد.
نوشتن مراحل انجام طرح کسب و کار
حالا که طرحتان را با جزئیات مشخص کردید و اهدافتان را نوشتید یک بار کامل و با دقت آن را بخوانید. شما باید در این مرحله بنویسید که برای انجام این طرح و رسیدن به اهدافتان چه کارهایی را باید در کوتاه مدت و بلند مدت انجام دهید و چه انتظاراتی باید از نیروهای انسانی خود داشته باشید؛ مثلا اگر قرار است کارخانه ای احداث شود، باید در این قسمت کاملا مراحلش را بنویسید که با چه شرکتی باید برای احداث آن صحبت کنید، چقدر طول می کشد، چه استانداردها و مصالحی نیاز دارد و …! یا اگر قرار است شرکتی راه اندازی کنید باید مثلا مشخص کنید به چه نوع دفتری با چه متراژ و تعداد اتاق های کار نیاز دارید؟ بهتر است در کدام قسمت شهر باشد؟ و موارد دیگر از این دست که برای راه اندازی و شروع کار نیاز دارید را به طور کامل بنویسید. همچنین مشخص کنید در ادامه راه چه کارهایی را باید انجام دهید و به چه تجهیزاتی نیاز خواهید داشت. هر چه نوشته های شما کامل تر باشد شروع و ادامه مسیر پروژه راحت تر است. شما باید در این توضیحات مشخص کنید که کسب و کار شما قرار است چه مشکلی را حل کند و چگونه این کار را انجام خواهد داد؟
برآورد هزینه
به جرأت می توان گفت مهم ترین بخش هر بیزینس پلنی برآورد صحیح هزینه هاست. اگر شما هزینه ها را به درستی و با دقت در نظر بگیرید در طول کار با کمبود بودجه و مشکلات مالی که مهمترین موانع انجام کار هستند مواجه نخواهید شد. جالب است بدانید که در بسیاری از پروژه ها علت اصلی متوقف شدن یک کسب و کار مشکلات مالی بوده است که در نتیجه نداشتن برنامه و عدم مدیریت صحیح اتفاق می افتد. پیشنهاد می کنیم برای مشخص کردن دقیق تر هزینه ها یک جدول طراحی کنید و تمامی هزینه ها از آب و چای شرکت گرفته تا مواد اولیه و تجهیزات مورد نیازتان را در آن نوشته و هزینه های احتمالی را بر اساس تورم سالیانه و تاریخ شروع کار خودتان بنویسید.
با این که بسیاری از قیمت ها نوسان دارند و چیزی که شما در این جدول یادداشت می کنید صد در صد نیست اما باز هم می تواند چشم انداز خوبی به شما بدهد. به هر حال شما باید بدانید برای شروع کسب و کارتان به چه مقدار سرمایه نیاز دارید تا خودتان آن را تهیه کنید یا از طریق سرمایه گذاران جذبش نمایید. شما نمی توانید به یک سرمایه گذار مثلا بگویید می خواهم یک کارخانه تولید کیک و کلوچه راه اندازی کنم و به سرمایه احتیاج دارم اما نمی دانم چقدر سرمایه می خواهم؟ خب پیامی که با این گفته به طرف مقابل انتقال پیدا می کند این است که من خودم هم نمی دانم می خواهم چه کار کنم اما می خواهم از پول شما برای کارم استفاده کنم! مسلم است که هیچ کس از این طریق توجیه نشده و پول بی زبانش را در اختیار شما قرار نمی دهد. پس برآورد هزینه نقش اساسی در اجرایی شدن یک کسب و کار را دارد.
بیزینس کوچینگ با مسیح جوادی
بیزینس کوچینگ در حال حاضر به یک ضرورت تبدیل شده است و اکثر صاحبان کسب و کار نیز در حال حاضر به این آگاهی رسیده اند اما هنوز هم افرادی وجود دارند که دوست دارند کسب و کار خود را توسعه بدهند اما به خوبی نمیدانند بیزینس کوچینگ چیست و یک بیزینس کوچ حرفه ای چه کارهایی را انجام میدهد! بیزینس کوچینگ یک ارتباط دو طرفه میان صاحب یک کسب و کار با یک مربی متخصص در حوزه کسب و کار است که در نهایت باعث میشود تا یک کسب و کار در راستای اهداف خود به درستی توسعه پیدا کند .
بیزینس کوچ حرفه ای چه کاری انجام میدهد ؟
یک بیزینس کوچ حرفه ای ابتدا یک چشم انداز از آینده کسب و کار شما ترسیم میکند و سپس با در دست داشتن این چشم اندازه شما به خوبی شما را راهنمایی میکند و مسیری که شما برای رسیدن به ٖآن چشم انداز و هدف نیاز دارید را نیز ترسیم میکند. مزیتی که بیزینس کوچینگ دارد این است که اگر به درستی انجام شود میتواند مسیر رسیدن به موفقیت شما را کوتاه تر کند چرا که مربی بیزینس کوچی که در کنار شما حضور دارد سال ها علم و تجربه خود را در اختیار شما و کسب و کارتان قرار میدهد.
مرکز بیزینس کوچینگ در ایران
مرکز بیزینس کوچینگ ایران این افتخار را دارد که با داشتن بیزینس کوچ ها مجرب و حرفه ای تا کنون به چندین کسب و کار در حوزه بیزینس کوچینگ مشاوره داده است و تلاش میکند تا سایر کسب و کار ها را با موضوع بیزینس کوچینگ آشنا کند. در حال حاضر بیزینس کوچینگ به یکی از اصلی ترین روش های توسعه کسب و کار در سراسر دنیا تبدیل شده است و مرکز بیزینس کوچینگ ایران مفتخر است به این که اولین مرکز بیزینس کوچینگ ایران است که به صورت تخصصی در این حوزه به فعالیت میپردازد
تفاوت بیزینس کوچینگ با مشاوره و منتورینگ
بهتر است مقداری در مورد تفاوت بیزینس کوچینگ با موارد دیگر مانند رواشناسی و مشاوره با شما صحبت کنیم ! برخی از افراد بر این باورند این که بیزینس کوچینگ در بهترین حالت چیزی شبیه منتورینگ است اما این گونه نیست و ما قصد داریم به طور کامل در این مورد با شما صحبت کنیم !
بهتر است ابتدا در مورد تفاوت بیزینس کوچینگ با روانشناسی با شما صحبت کنیم به احتمال زیاد شما با تفاوت این دو موضوع آشنا هستید اما اگر بخواهیم به تفاوت کلیدی میان این دو اشاره کنیم باید بگوییم شما هنگام روانشناسی به دنبال پیدا کردن بیماری یا مشکل هستید ولی در بیزینس کوچینگ شما قصد تغییر مثبت و ایجاد تحول در کسب و کار خود را دارید
تفاوت مشاوره و بیزینس کوچینگ در این است که شما مشاور معمولا در یک حوزه تخصصی دارد و از این تخصص برای مشاوره دادن به افراد استفاده میکند اما یک بیزینس کوچ نیازی به تخصص در کسب و کار افراد مختلف ندارد بلکه دانش بیزینسی خود را به افراد متخصص در کسب و کار ارائه میکند تا آن ها بتوانند تصمیمات حرفه ای تری در کسب و کار خود بگیرند
چرا باید به بیزینس کوچینگ توجه ویژه ای داشته باشیم ؟
در حال حاضر اگر به موفق ترین کسب و کارها نگاه کنید متوجه میشوید که این کسب و کارها از یک بیزینس کوچ حرفه ای و تکنیک های بیزینس کوچینگ برای بهبود و گسترش کسب و کار خود استفاده کرده اند . در گذشته اکثر کسب و کارها تلاش میکردند از تجربه هایی که به مرور به دست می آورند برای بهبود کسب و کار خود استفاده کنند اما در حال حاضر در این بازار پر از رقابت صرفا نمیتوان به تجربه ها اکتفا نمود . در این موقعیت نیاز است که کسب و کارها به صورت علمی و با استفاده از مجموعه از تکنیک های مدیریت ، بازاریابی ، فروش و موارد مشابه اقدام به راه اندازی و گسترش کسب و کار کنند . موضوعی که تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن حائز اهمیت این است که گزارش های زیادی از این موضوع وجود دارد که زمانی که کسب و کارها از بیزینس کوچینگ استفاده کردند حداقل 25 درصد سود آن ها افزایش داشته است همین آمار میتواند اهمیت بیزینس کوچینگ در کسب و کارها را نمایش دهد
تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن
مجری بیشترین کارگاه های عملی تجارت الکترونیک در ایران
اگر قصد شروع یک کار یا طرح و توسعه کسب و کار خود را دارید شک نکیند که باید یک طرح کسب و کار جدید و به روز شده و معماری مجدد شده را برای کسب و کار خود حتما و حتما باید تمدید کنید . هیچ ماهیت ثابتی در دنیا وجود ندارد و با توجه به این تعریف در دنیای کسب و کاری که دائما نو اوری و تغییرات و شرایط بازاررقابتی به خصوص در عصر طوفان تکنولوژی و دنیای رو تغییر و پیشرفت امروزی معمولا اگر قصد باقی ماندن را داریم باید این تغییرات را بپذیریم و در پیچ و خم ناملایمات و سختی های کسب و کار باید منعطف باشیم و با هر درجه ای نیز ما هم تغییر و به روز شویم در غیر این صورت سرنوشت کسب و کارهایی که در ده سال گذشته شکست خوردند را گرفتار می شویم .
بیزنس پلان نقشه راه و تجاری ترین سند راهبردی کسب و کار شما است . اولین چیزی که باید بدانیم این است که ما در اینجا در مورد برنامه ریزی کسب و کار یا بیزنس پلان قصد داریم صحبت کنیم نه در مورد بیزنس مدل . بیزینس پلن را بیزینس مدل تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن اشتباه نگیرید!بیزینس پلن یا طرح کسب و کار یک سند و برنامه کاری بلندمدت چندین صفحه ای حتی برای سال های آتی با تمام جزئیات از استخدام کارمند تا مسائل مالی گرفته با شرحی کامل از تمام فعالیتهایی است که قرار است در کسب و کارمان انجام دهیم و بسیاری بیزنس پلن را با بیزنس مدل اشتباه می گیرند و بین این دو موضوع تفاوت می باشد که در اینجا مختصری در مورد بیزینس مدل تعریف می کنیم . بیزینس مدل یک نقشه یک صفحه ای با 9 قسمت مجزا است که کارکرد ارکان مختلف کار را نشان می دهد که معمولا در دیوار محل کار آن را نصب می کنند . که یک نمونه از بیزنس مدل یا بوم کسب و کار بلک بری را در ابتدا برایتان مثال می زنیم و بعدا در مورد آن مجزا صحبت می کنیم . و خلاصه اینکه بیزنس مدل یک عکس از عملکرد
بیزنس پلن ما می باشد یعنی هر چه بیزنس پلان خود را با اشراف کامل با واقعیت ها و حقاقیق منطبق کنیم نوع عملکرد بیزنس مدل ما به واقعیت نزدیک تر و عملکرد ان می تواند صحیح تر باشد برای شروع یک کسب و کار هر چند ما از نظر فنی به نوع و ساختارکلی کار تسلط داشته باشیم این برای ادامه کار شرط لازم است اما به عنوان یک صاحب کسب و کار یا مدیر کسب و کار باید به اجزا مدل کسب و کار و هر مرحله از فرایند کار تلسط نسبی داشته تا با چالش ها و مشکلات پیش رو بتوانیم راه حل لازم را ارائه کنیم و سازمان را بحران های احتمالی خارج کنیم دقیقا مانند یک کشتی که در دریا مسیر خود را شروع می کند همیشه انچه را که ما پیش بینی می کنیم با انچه را که ممکن است در مسیر اتفاق بیفتاد کاملا فرق دارد از این رو داشتن یک نقشه راه یا همان بیزنس پلن شرط ما را می تواند شرط کافی کند . این نکته را هم اول این موضوع خاطر نشان کنم که بیزنس پلان در مراحل مختلف کار می تواند تکامل یابد و این تکامل و تغییر را همیشه من از ان به عنوان دی ان ای هر کسب و کار از آن یاد می کنم .
در مقدمه بالا مثال دریا و دریانوردی را من زدوم منتهی مراتب در مسیر کسب و کار ما با تلاطم ها و متغییر های زیادی رو برو هستیم که اگر به دقت فرصت ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف کار را یا همان SWOT را بر مبنای واقعیت های موجود شناسایی کنیم می توانیم در پیاده سازی مدل های درامدی مدل های هزینه و رفتار مشتری و بازارهدف و نوع و شیوه نوع اوری و ایجاد ارزش های پیشنهادی به مشتریان و شرایط و استراتژی رقابتی را نزدیک به واقعیت پیش بینی کنیم و در مسیر هدف کاری خود یک اینده پژوهی درستی داشته باشیم . این موارد فقط دقدقه و پرسش های فکری شما صاحب کسب و کار نیست بلکه تمام کسب و کارها درگیر این موارد هستند و شکل و ساختار دی ان ای مدل کسب و کار انها در بخش هایی مانند اثر انگشت متفاوت است .
چاره کار چیست ؟
به نظر من شروع هر کسب و کاری در مرحله اول نیازمند یک نقشه راه یا Business Plan می باشد فرقی ندارد ما چه کاری را می خواهیم شروع کنیم ولی این را می دانیم که هر کسی می خواد یک کسب و کاری را راه بیاندازد حالا ساخت یک ساختمان باشد یا راه اندازی یک خط هوایی باشد یا راه اندازی یک رستوران باشد صاحب کسب و کار در مرحله اولیه باید به قواعد و سورس کار اشنایی و تسلط داشته باشد . تجارب تمام کسانی یک کسب و کاری را می خواهند راه بیاندازند از نظر دغدغه های فکری عمدا مشترک هستند .
خوب در همین گام اول که اشاره کردم باید از خودمان سوال کنیم چرا به یک برنامه کسب و کار یا بیزنس پلان نیاز داریم .
به این موضوع در ابتدای کار باید توجه کنیم که ما هر کاری را می خواهیم شروع کنیم حتی اگر بخواهیم یک رستوران راه اندازی کنیم که در بازار رقابت سایر رستوران ها بتواند بقا داشته باشد مدیریت ما به این شش عامل حیاتی نیاز داریم
- منابع انسانی ماهر که در هر بخش کار (اموزش دیده و مسلط )
- مدل های سنجس و اندازه گیری مراحل کار
- متد ها و روش ها
- محیط کاری ( داخل سازمان محیط بیرون سازمان )
- ماشین آلات و ابزار کار
- مواد و منابع
6 M method is based on the following parameters :
Manpower: Revolves around the operational and functional labor of people involved in the industry's processes. This parameter checks on whether the personnel's technical proficiency and experience are up to standard. Whether the staff has quality consciousness, sense of responsibility and discipline are answered by this 6M method aspect .
Machinery: Touches on machines, tools, and other facilities together with their underlying support systems. Is the machinery employed for production capable of delivering the intended output? Are machines and tools well-managed to achieve excellence ?
Material: Raw materials, components, and consumables management to satisfy production and service delivery. This parameter checks on the correct specification of materials, their proper storage, labeling, and subsequent usage .
Method: Production and support processes and their application or contribution to service delivery. Does any of the methods relied on in your processes have too many steps and integral activities that don't add value to the whole system ?
Mother-nature: Considers both controllable and unpredictable environmental influences in the operation processes. Weather and other natural events fall into this category. It makes it easy to take note of the many environmental factors that are manageable under ardent considerations and how to handle those that are not .
Measurement: Inspection, evaluation, and other physical measures – whether manual or automatic. Staying keen about calibration errors and other measurement challenges to avoid inconsistencies becomes important under this parameter .
ما در بیزنس پلالن برای هر بخش این موارد فوق باید پیش بینی های لازم را داشته باشیم که بخش بزرگی از این موارد در مدیریت می تواند خلاصه شود از مدیریت بازار گرفته تا مدیریت مشتریان و مدیریت مالی هزینه ها و درامدها و .
هر بخش از موارد بالا تعاریف و جایگاه خاص خود را در تهیه بیزنس پلان یا نقشه راه مار را دارد مثلا در الگو های کاری ما باید به متد ها و روش ها تکیه کنیم که حتما باید بر اساس متد و روش های واقعی یا روش هایی که واقعا جوابگو نیازهای مشتریان و تامین کنند مدل درامدی ما می باشد استفاده کنیم و سایر موارد که بعدا در مورد جزئیات انها اشاره می کنیم .
با داشتن یک بیزینس پلن کامل چون نقاط قوت و ضعف و تهدید ها و فرصت ها که چهار عامل داخلی و خارجی هستند دو مورد اول داخلی و دو مورد دوم خارجی هستند ممشخص می شود که ایا ما می توانیم مدل کسب و کار خود را پیاده سازی کنیم یا خیر که اگر بخواهیم الگوریتم کسب و کار خود را ترسیم کنیم در این مرحله شدن یا نشدن کار مشخص می گردد در این مرحله است که برای ما مشخص می شود که آیا ایده و فکر ما ارزش سرمایه گذاری را دارد یا خیر و حتی در مراحل اچرایی پیش رو متوجه خواهیم شد که در چه مرله ای ای می توانیم جذب منابع مالی و از بانک ها یا سرمایه گذاران داشته باشیم و مهمتر اینکه در هر مرحله می توانیم مانند یک امپر یا گجت متوجه شویم در چه مرحله کاری یا زمانی می توانمی کار را توسعه دهیم و تصمیم گیری های بهتری کنیم . اما این را فراموش نکنید در بیزنس پلان ما حتما و حتما باید اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت ما مشخص شده باشند
بیزینس پلن (Business Plan) چیست و چگونه ان را طراحی کنیم ؟
بیزنس پلان به نظر صاحب نظران کسب و کار یک سند تجاری و نقشه راه است که نحوه کارکرد و تعامل اجزا مختلف سازمان با عوامل درون سازمانی و بیرون سازمانی را نشان می دهد و به ما نشان می دهد که در چه مرحله کاری موفق و یا با مشکل روبرو هستیم و باعث جلوگیری از آزمون خطا و بیراهه رفتن مسیر کسب و کار ما می گردد . فکر کنم در این مورد خیلی به زبان ساده و روان موضوع را مطرح نمودم . بزرگترین سرمایه ما در مسیر کسب و کار زمان است !
حالا سوال اینجاست که کسب و کارهایی نیاز به نقشه راه تجاری یا بیزینس پلن دارند؟
- استارت آپ ها که برمبنای یک ایده کسب و کار می خواهند شکل بگیرند
- کسب و کارهایی سنتی که قصد تغییر مسیر دارند
- کسب و کارهای جدیدی که نیاز به توسعه بازار و یا توسعه محصول دارند
از این سه حالت نیاز به مدل کسب و کار دیگر خارج نیست باز هم تاکید می کنم طراحی یک مدل کسب و کار می تواند در مراحل مختلف کار تکمیل گردد و الزاما یک مدل کسب و کار یک مدل لامتغیر نیست و بسته به شرایط قابل تغییر و تکامل است اما هر چه تفاوت بیزینس مدل با بیزینس پلن پیش بینی های ما واقع بینانه تر باشد این تغییرات می تواند کمتر شود اما فضای کسب و کار ما همیشه در دنیا در بخش اقیانوس ابی نیست ( اشاره به استراتژی اقیانوس آبی ) هر اقاینوس ابی می تواند به اقیانوس قرمز در دنیای رقابت امروز تبدیل شود پس همیشه استراتژی رقابتی که رصد مستمر بازار و زیر زره بین بردن رقبای ما هست را مد نظر داشته باشیم که بتوانیم در بخش اقیانوس ابی باشیم و همواره در نقطه اوج بتوانیم کسب و کار خود را مدیریت کنیم . من اکیدا توصیه می کنم اگر صاحب کسب و کار هستید یا می خواهید به عنوان مدیر یک کسب و کار یا شرکت شروع به کار کنید تخصص فنی شما الزاما برای شما کفایت نمیکند شما باید به مباحث مهم مدیریت کسب و کار اشنایی پیدا کنید .
- سوالی دیگری که همیشه مطرح می شود این است که یک بیزنس پلان باید چند صفحه باشد و اجزا آن چگونه باید باشد ؟
اگر بخواهیم یک پاسخ خوب و جامع در این مورد ارائه کنم این است که حجم بیزنس پلان شما بستگی به حجم کسب و کار و اجزا کاری شما دارد که در هر بخش حقایق و موارد مهم کار را دیده و تشریح و بر طبق آن شش مورد برنامه ریزی نموده و تشریح کرده باشیم در این نقشه راه ممکن است بزنس پلان ما بیست صفحه یا دویست صفحه باشد اما هر بخش کار را باید به درستی برنامه ریزی نمایم
- سوال مهم دیگری که مطرح می شود اجزا یک بزنس پلان کدام است
به نظر من اجزا عمده بیزنس پلان ها به شرح زیر می باشد درست است زمانی که صحبت از دی ان ای می کنیم یعنی صحبت از تفاوت ها می کنیم اما معمولا ساختار و فرمول شیمیایی دی ان ای ها یکی است فقط نوع و ساختار چیدمانی سلولی و ملوکولی آنها متفاوت است که هر کدام یک عدد مختص خود را می گیرند که در واقع تفاوت ها ایجاد می گردد اما شرح مشترک بیزنس پلان ها به این ترتیب می باشد
دیدگاه شما