اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال در فرآیند معاملات سهام در بازار بورس، به عنوان یکی از ابزارهای مهم به شمار میآید. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارها و سایر دادهها در ارزیابیهای سهام قابل استفاده است. در تحلیل تکنیکال ما به دنبال به دست آوردن ارزش ذاتی سهام نیستیم بلکه تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای موجود در این بخش به الگوها و پیشبینیهایی از آینده دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم به اینکه اندیکاتور چیست و چه کاربرد هایی در تحلیل تکنیکال دارد، بپردازیم.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی در رابطه با سهم در اختیار تحلیلگر میگذارد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم قابل استفاده است. از اندیکاتور نیز میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد. در ادامه لازم است بدانید که اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. چهارچوب اندیکاتورهای پیشرو به این شکل است که با توجه به نوسانات و اتفاقاتی که بر روی قیمت سهم در بازار رخ میدهد، پیشبینی لازم را به شخص اعلام میکند اما اندیکاتورهای دنبالهرو کمی با تأخیر بعد از اتفاقاتی که بر روی سهم انجام میشود، هشدار و پیشبینی لازم را اعلام میکند.
نحوه استفاده از اندیکاتورها
در نظر داشته باشید که اندیکاتورها در بازار سرمایه و پروسه ارزیابی و تحلیل سهمها به سه روش قابل استفاده هستند:
هشدار:
اندیکاتورها پتانسیلی دارند که با استفاده از آن میتوان با توجه به تغییرات قیمتی که د سهم رخ میدهد به نوعی قبل از تغییر روند هشدارهای لازم را اعلام نماید پس به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیشرو برای هر سهم به شمار میآیند.
پیشبینی:
در بازار بورس ابزارهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید نقطه ورود به سهم را کشف نمایید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای ممکن در تحلیل سهم به منظور کشف نقطه ورود به شمار میآیند.
تائید:
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال دریافت تائید از تشخیص صحیح روند سهام یا پیشبینی آن است. این فرآیند زمانی رخ میدهد که تحلیلگر با استفاده از دادههای در دسترس فرآیند تحلیل را آغاز کرده و در نهایت به دنبال یک تائید برای تشخیص روند سهم و پیشبینی آینده آن است.
آشنایی با اندیکاتورهای معروف
اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
این نوع از اندیکاتور همانطور که از نامش پیداست توسط جان بولینگر توسعه داده شد و شامل دو نوار نوسانی است که به نوعی در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت است. زمانی که در بازار بورس هیجانات قالب شود و سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید باشد این نوارهای بالا و پایینی پهنتر شده و در نقطه مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کاهش یابد فاصله این دو نوار به نوعی از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالین بازار بورس با استفاده از همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور قادر به کشف نقاط مهم به منظور ورود به سهم هستند. پس با این تفاسیر کارشناسان با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانند نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص داده و معاملات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت نمایند.
ساختار باندهای بولینگر:
- میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه قال تنظیم است.
- باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
- باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
- باندهای بولینگر پایین به نوعی نمایانگر محدوده حمایتی سهم به شمار میآیند و زمانی که نمودار اصلی با باندهای پایین برخورد داشته باشد فشار فروش در آن نقطه بیش از حد بوده و در ادامه تمایل به خزید در این سهم افزایش پیدا خواهد کرد چرا که سهم افت خود را دیده و الان زمان مناسب برای ورود به سهم است.
- برخورد نمودار اصلی قیمت با باندهای بالا نیز به این معنی است که تقاضا برای خرید سهم بالاست و زمانی که این برخورد انجام شود به نوعی سهامداران به فروش سهم تمایل پیدا خواهند کرد. در نظر داشته باشید که برخی اندیکاتورها با هم قابل بررسی و ارزیابی هستند که در این مورد اندیکاتور RSI نیز از گزینههای خوب به شمار میآید. شما اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت با استفاده و ترکیب این دو اندیکاتور در تحلیلهای خود قادر هستید که نقاط ورود و خروج از سهم را به راحتی پیشبینی نمایید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو، به عنوان یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال قابل استفاده است. شما از این اندیکاتور میتوانید برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی استفاده نمایید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو در نگاه اول بر روی نمودار کمی پیچیده به نظر میرسد اما در صورت آشنایی با این اندیکاتور خواهید فهمید که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است، شما با استفاده از این اندیکاتور به راحتی سیگنال خرید و فروش در سهم را میتوانید پیشبینی کنید.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
- شناسایی روند سهم
- شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
- شناسایی جهت و قدرت روند
- کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
- سیگنالهای ورود و خروج از سهم
- تعیین حد ضرر
- شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم
اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
اندیکاتور میانگین متحرک در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبال کننده هستند که از تغییرات قیمت سهم اطلاعات لازم را کسب میکنند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون براساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
این اندیکاتورها در اصل به عنوان پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر مانند باندهای بولینگر، مکدی و… محسوب میشوند. دو نوع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال که شامل: اندیکاتورهای ساده و میانگین متحرک نمایی هستند.
بررسی سایر اندیکاتورها
اندیکاتور MACD:این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مدنظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد.
اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
اندیکاتور واگرایی: شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به جزئیات دقیقی که در قیمت یک سهم نهفته است پی ببرید. همینطور سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار رفته و قادر است حرکت آرام و روند ضعیف را نمایان کند.
اندیکاتور COT: از این اندیکاتور بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود و با استفاده از آن میتوان بازده سالیانه سرمایه را حمایت کرد. در ضمن به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد نمایید.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بازوان قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است، در فرآیند تحلیل تکنیکال شما قادر هستید از ابزارهای متنوعی استفاده کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای تحلیلی در این پروسه به شمار میآیند. در این مطلب به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها پرداختیم. به منظور بهره بردن از این تکنیک تحلیلی میتوانید از نرمافزارهای متنوعی استفاده نمایید و در این میان برخی کارگزاریها مانند کارگزاری آگاه در سامانه معاملاتی این امکان را برای مشتریان خود محیا کردهاند و مشتریان علاوه بر امور خرید و فروش سهام قادر هستند که از نظر تکنیکالی هر سهمی را تحلیل نمایند.
6 اندیکاتور مهم و قدرتمند کاربردی در بورس و فارکس
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
از مهم ترین ابزارهای قابل استفاده در تحلیل تکنیکال می توان اندیکاتورهای مهم بورس را نام برد. برخی از اندیکاتورها در بورس مهم تر از سایرین هستند. بسیاری از افراد مبتدی و حرفه ای از این اندیکاتورها استفاده می کنند. زیرا اینها براحتی قابل کاربرد هستند. اندیکاتورها بعنوان ابزارهایی هستند که تحلیلگران با استفاده از آنها براحتی می توانند کارهای تحلیلی را انجام دهند. با استفاده از آنها می توان اطلاعات نمودارها را جمع آوری نموده و اطلاعات مختلف را به کمک فرمول های مختلف به نمایش گذاشت. در این مقاله، 6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس ایران را معرفی می کنیم.
6 اندیکاتور مهم و کاربردی بورس
پیش از بررسی اندیکاتورهای مهم و کاربردی بورس بهتر است بدانید تعداد این اندیکاتورها بسیار مهم و مفید است اما تمامی اینها کاربردی نبوده و مناسب بازار ایران نیست. همچنین معرفی این 6 مورد بدان معنا نیست که سیستم معاملاتی شما صرفا باید برپایه اینها برنامه ریزی شود. بلکه همواره بدنبال اندیکاتوری باشید که بیشترین سود را برای شما داشته و با سیستم معاملاتی شما دارای همخوانی کامل باشد. اندیکاتورهای مختلف شامل اندیکاتورهای رندی، حجمی، اسیلاتور و غیره هستند. اما تمامی اینها کاربردی نیستند و برخی نیز مناسب و کاربردی برای بازار ایران نیستند.
اندیکاتور میانگین متحرک
یکی از اندیکاتورهای روند و ضد روندی بسیار مناسب و کاربردی برای بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران، اندیکاتور میانگین متحرک است. به کمک میانگین های متحرک می توان میانگین قیمت پایانی در n روز گذشته را مشاهده نمود. با ثبت شدن قیمت پایانی جدید در یک سهم، یک قیمت پایانی از اطلاعات موردنیاز در ابتدای دوره توسط میانگین متحرک حذف می شود. روی خود نمودار می توان این اندیکاتور را رسم کرد. اما برخی از این ابزارها در قسمت های مجزا از نمودار قیمت قابل ترسیم است.
میانگین متحرک به دو دسته ساده و نمایی به شرح زیر تقسیم می شود:
- در میانگین متحرک ساده که به اصطلاح SMA نامیده می شود، هر قیمت پایانی دارای وزن یکسانی است.
- میانگین متحرک نمایی که EMA نامیده می شود، مانند SMA نیست. در این نوع از انواع میانگین متحرک، عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر هستند.
در بین دو نوع میانگین فوق، تاکید بیشتر معامله گران بر استفاده از EMA است. زیرا واکنش آن به تغییرات قیمت بیشتر است. اکثر معامله گران معمولا میانگین متحرک از نوع بلند مدت 100 یا 200 روزه را بکار می برند.
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای بورس است. این اندیکاتور که مخفف عبارت واگرایی همگرایی میانگین متحرک معنا می دهد، یکی از بهترین اندیکاتورها محسوب می شود. با استفاده از آن، اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها ترکیب شده و ابزاری جدید را خواهید داشت. اندیکاتور MACD متشکل از دو خط و یک هیستوگرام است. اندازه گیری اولین اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت خط تفاوت میان دو میانگین متحرک با طول دوره های مختلف انجام می شود. خط دوم نیز بعنوان میانگین متحرک خط اول مکدی محسوب می شود.
تفاوت میان این دو خط در یک هیستوگرام گرافیکی نمایش داده می شود. بطور کلی، زمانی که این دو خط مکدی به یکدیگر رسیده و هم را قطع کنند، هیستوگرام به مقدار صفر خواهد رسید. بالا رفتن مکدی و کم یا زیاد شدن آن نسبت به صفر، با دور شدن این دو خط از هم رخ می دهد. بطورکلی، مکدی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت بکار می رود. مواقعی که یک میله در هیستوگرام نسبت به میله قبلی بالاتر است، یک روند صعودی آغاز می شود و بالعکس آن نیز صدق می کند.
اندیکاتور فیبوناچی
دسته بندی ابزار فیبوناچی درمیان اندیکاتورها ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد. اما به دلایل زیر، در بسیاری از منابع بعنوان اندیکاتور معرفی می شود:
- این ابزار درتحلیل تکنیکال بازار بورس ایران و فارکس کاربردهای فراوانی دارد.
- سهم های مختلف به سطوح این ابزار واکنش دقیق نشان می دهند.
مجموعه اعداد فیبوناچی به دنباله ای گفته می شود که در آن، هر عدد از اصل جمع دو عدد قبل از خودش بدست می آید. مانند 1-1-2-3-5-8- و غیره.
با تقسیم دو عدد متوالی در این دنباله بر یکدیگر، تقریبا همیشه نسبت 0.618 بدست می آید که نسبت اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت طلایی نامیده می شود. این عدد اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد و به منظور تشخیص سطوح اصلاح بازار می توان از آن استفاده کرد. نسبت های 0.5 و 0.38 در بازار سرمایه ایران قابل استفاده است. درمواقعی که این ابزار در سطوح فیبوناچی استفاده می کنید، نباید بعنوان خط های دقیق بازگشت قیمت به آن نگاه کرد. اغلب از اینها می توان برای مناطق بازگشت سهم بهره برد. بعنوان مثال، می توان سطح بین 0.38 و 0.618 را بعنوان یک منطقه حمایتی فوق العاده مهم در یک روند رو به بالا درنظر گرفت.
اندیکاتور باند بولینگر
یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها، اندیکاتور بولینگر باندز است که از میانگین متحرک ساده ساخته شده است. با این اندیکاتور می توان نوسانات بازار را تشخیص داد. بنابراین می توان آن را در هر دو دسته روندی و نوسانی تقسیم بندی کرد.
بولینگر باندز متشکل از سه خط به شرح زیر است:
- خط میانی یا همان میانگین متحرک ساده
- دو خط بالا و پایین که دو انحراف معیار نسبت به خط میانی محسوب می شوند. این دو خط با یکدیگر تشکیل یک نوار را خواهند داد.
این اندیکاتور را می توان برای اندازه گیری نوسانات بکار برد. بدین صورت که دور شدن نوارها از یکدیگر، نشان دهنده نوسان بالا است و نزدیک شدن آنها بیانگر نوسان پایین است. از استراتژی های رایج برای کار با نوارهای بولینگر می توان گفت که با عبور شمع نمودار از نوار بالایی، می توان خرید انجام داد. با عبور شمع نمودار از نوار پایینی می توان فروش انجام داد.
اندیکاتور RSI
از اندیکاتورهای محبوب میان معامله گران تازه کار، می توان اندیکاتور RSI را نام برد. این اندیکاتور با وجود سادگی خود، سیگنال های مناسبی به ما ارائه می دهد. RSI مخفف عبارت «شاخص قدرت نسبی» بوده و برای اندازه گیری قدرت و جاذبه تغییرات اخیر قیمت بکار می رود. معمولا تغییرات را با عددی بین 0 تا 100 نمایش می دهد.
این اندیکاتور را می توان همچنین برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار بکار برد. اشباع خرید با عدد بالاتر از 70 و اشباع فروش با عددی زیر 30 نشان داده می شود. این اعداد به ترتیب سیگنال فروش و خرید مناسبی به معامله گران ارائه می دهند. باتوجه به شرایط مختلف شاهد تغییر این اعداد هستیم. این اعداد در شرایط مختلف قابل تغییر است. نکته دیگر این است که در بازارهای فاقد روند خاص و دارای یک رنج، RSI کاربردهای بیشتری دارد. بکارگیری ترکیبی از RSI با سایر اندیکاتورهای کاربردی، بهترین پیشنهاد در این زمینه است.
اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا در دهه 80 میلادی مختص بازار کالا ایجاد و توسعه یافت. اما بعدها این اندیکاتور در اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت سایر بازارها ازجمله بورس و فارکس قابل استفاده شد. با استفاده از این اندیکاتور امکان اندازه گیری قیمت فعلی یک سهم درمقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی معین وجود دارد. این قیمت بین -100 تا +100 درحال نوسان است. عدد شاخص بالاتر از صفر، نشان دهنده تغییرات سنگین قیمت است. در این حالت باید سهم بررسی شود. معمولا ترجیح داده می شود که این اندیکاتور در نمودارهای کوتاه مدت بکار رود. زیرا در این موارد، معمولا سیگنال های بهتری دریافت خواهد شد.
جمع بندی
در این مقاله سعی شد تعدادی از کاربردی ترین اندیکاتورهای مهم و کاربردی در بورس بررسی شود. این 6 اندیکاتور کاربردهای زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. این اندیکاتورها به وسیله اغلب معامله گران بورس قابل استفاده و کاربردی است. اندیکاتورهای مهم و کاربردی زیادی در بورس وجود دارند. با استفاده از این اندیکاتورها می توان سرمایه گذاری مناسبی داشت و شاهد عملکرد مناسبی بود. در اینجا سعی کردیم مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها را بررسی کنیم. پس از آشنایی با این اندیکاتورها می توانید سیستم معاملاتی مناسبی براساس هریک از این اندیکاتورها طراحی کنید. همچنین می توانید ترکیبی از این اندیکاتورهای مهم را بکار برید. امیدواریم با بکارگیری اندیکاتورهای مهم بورس شاهد موفقیت های زیادی در معاملات خود در بازار بورس باشید.
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال هم مثل آچار پیچگوشتی میمونن. اگه نباشن نمیشه کار تخصصی انجام داد. نمیشه به یه تحلیل درست و بیدردودرمون رسید. ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای بهبود تشخیص معامله و نحوهی انجام دادن اون بهمون خیلی کمک میکنه.
چند بار بهتون گفتیم درآمد دلاری داشته باشید؟! کِی میخواهید کارتون رو شروع کنید؟ تو دنیایی که داره وارد فضای مجازی میشه و همه چی رو میشه از اینترنت به دست آورد، هنوز داری فکر میکنی که “چه میشه کرد”؟ خب ما بهتون میگیم! توی این پست قراره راجع به ابزارهای تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. این پست میشه “بسم الله” کار شما! بریم ببینیم این ابزارها و الگوها چی هستن؟
مروری بر الگوهای تحلیل تکنیکال
اول از همه باید بدونیم تحلیل تکنیکال خودش چی هست؟
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) روشیِ که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوریشده از فعالیتهای تجاری، مانند حرکت و حجم معامله به دست میاد. بر خلاف تحلیلگرای فاندامنتال (بنیادی) که تلاش میکنن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا ارزی رو ارزیابی کنن، تحلیلگرای تکنیکال برای نقاط قوت و ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت، ابزارهای نموداری و سیگنالهای تجاری تکیه میکنند.از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلفی میشه استفاده کرد. این معاملات شامل سهام، معاملات آتی، بازارهای بورس، فارکس و کریپتو و سایر اوراق بهادار میشه.
امروزه الگوهای تحلیل تکنیکال بر پایهی سه فرض اصلی است
1) بازار همه چیز رو تخفیف میده
خیلی از متخصصان از تحلیل تکنیکال انتقاد میکنند چرا که فقط روی حرکت قیمت تمرکز داره و عوامل فاندامنتالی رو نادیده میگیره. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول شرکت و عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار از قبل در یک سهم وجود داره. این نیاز قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به طور جداگانه باید در نظر گرفته بشه. تنها چیزی که باقی میمونه اینه که تحلیل حرکات قیمته که تحلیلگران تکنیکال اون رو محصول عرضه و تقاضا برای یک صحنه خاص در بازار میدونن. پس یادتون نره بازار همیشه یه فرصت دوباره به همه میده تا بتونیم در آن معامله کنیم. این شما هستید که باید تصمیم درستی برای سرمایهگذاری در بازار و ارز درستی داشته باشید.
2) قیمت در روند حرکت میکنه
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت حرکت میکنن. به عبارت دیگه قیمت یک سهم یا ارز احتمالاً روند گذشته را پیش میگیره و بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکی بر اساس این فرض است.
۳) تاریخ تمایل به تکرار داره
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ بازار تمایل به تکرار داره. ماهیت تکراری حرکت قیمتها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشه که بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع زیاد قابل پیشبینی است.
تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکنه. در حالی که بیش از صد سال از انواع مختلف تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر اینه که این ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال مهم هستند چرا که الگوهای حرکت قیمت را نشون میدن که اغلب تکرار میشه.چطور از تحلیل تکنیکال میشه استفاده کرد؟
بازارهای سهام میتونن در طول روز بر روی موجهای جدید سوار بشن و نگرانی و هیجانهایی رو در سرمایهگذاران به وجود بیارن. اما یک روش دیوونتون میکنه. تحلیل تکنیکال یکی از روشهاییه که میتونه با استناد به تحقیق در رویدادهای گذشته به شما در یافتن روند بازار کمک کنه. اگه میخواهید در سهام، کالاها، ارزها، معاملات آتی و رمز ارزها معامله کنید پس چنین تحلیلی قطعاً به دردتون میخوره. این روش تحلیل برای شناسایی روندهای کوتاهمدت در بازار بسیار مناسبه.
اندیکاتورها در الگوهای تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک
میانگین متحرک ساده با نماد (SMA) و میانگین متحرک نمایی با نماد (EMA)، دو نوع از میانگینهای متحرک هستند که به شما کمک میکنه الگوهای بعدی بازار را پیدا کنید. میتونید میانگین متحرک کوچکی رو با افزودن قیمت بستهشدن سهام یک شرکت و تقسیم آن بر تعداد روز محاسبه کنید.
بنابراین اگر میخواهید یک میانگین متحرک ۵۰ روزه را محاسبه کنید، باید قیمت بستهشدن سهام ۵۰ روز گذشته را جمع کنید و سپس آن را بر ۵۰ تقسیم کنید. به همین منوال میتونید میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را محاسبه کنید. از طرف دیگه میانگین متحرک نمایی به دادههای معاملات اخیر اهمیت بیشتری میده به همین دلیل میانگین متحرک نمایی در تشخیص تغییرات قیمت، نسبت به میانگین متحرک ساده بهتر عمل میکنه.
بنابراین میانگین متحرک انتخاب اکثر معاملهگران است. پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که میتونند در محاسبه میانگین متحرک سهام یک شرکت به شما کمک کنن.مکدی MACD
تفاوت بین میانگین متحرک ۲۶ روزه و میانگین متحرک ۱۲ روزه، میانگین متحرک همگرایی و واگرایی مکدی را به ما میده. مکدی منفی نشون میده که قیمت سهام احتمالا کاهش خواهد یافت در حالی که مکدی مثبت بیانگر آن است که قیمت سهام ممکنه در کوتاهمدت افزایش پیدا کنه.
اندیکاتورهای حرکتی
شاخص قدرت نسبی (RSI) اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت یک شاخص حرکتی محبوب است. این اندیکاتور با استفاده از دادههای قیمت و حجم محاسبه میشه.
شاخص قدرت نسبی تعیین میکنه که سهامی بیش از حد فروخته یا خریداری شده. سهامی که بیش از حد فروخته میشه، میتونه گزینهی خوبی برای خرید باشه، زیرا احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود نداره. از طرف دیگه سهامی که بیش از حد خریداری شده باشه ممکنه در کوتاهمدت اصلاح بشه.
مقدار شاخص قدرت نسبی از صفر تا صد است. سهامی بیش از حد خریداری شده که شاخص قدرت نسبی آن بالای ۷۰ باشه و وقتی این شاخص زیر عدد ۳۰ باشه یعنی سهام بیش از حد فروخته شده.
خط روند
خطوط روند روش دیگه برای بررسی بازار سهام یا ارز است و معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنن. وقتی یک خط روند صعودی باشه نشون میده تقاضا برای سهام خاص زیاده و احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت. برعکس وقتی یک روند شیب نزولی داره، احتمالا قیمت سهام کاهش پیدا میکنه، زیرا معاملهگران به دنبال فروش سهامشان هستند نه خرید!
الگوهای قیمتی یکی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال اشکال و خطوط عجیب و غریبی را در همه بازارها ایجاد میکنن. اما این عجیب بودن برای افراد ناآگاهه. اگه بدونید این شکل ها و خطوط چه ارزشی دارند!
واقعیت اینه که این الگوها و شکلهای ایجاد شده با اقدام حرکات قیمت در نمودارهای بازار بارها و بارها تکرار میشه. این الگوها شرایط بازار رو نشون میده که در آن معاملهگران به تحلیل میپردازند و ازش استفاده میکنن. گرچه الگوهای قیمتی نیز بیعیب و نقص نیستند اما فرصتهایی رو برای معاملهگر فراهم میکنن تا در آن بتونن بازار را شکست و کسب سود کنن.در ادامه پست به چند نوع از الگوهای قیمتی میپردازیم و به سرمایه دیجیتالیهای عزیزمون آموزش خواهیم داد.
الگوهای ادامهدهنده
معاملهگران مدام از خودشون میپرسن که آیا روند فعلی ادامه داره؟! تصمیمگیری برای ورود و خروج در میانهی یک روند خیلی پیچیده است. شما هیچ وقت نمیدونید که آیا ارزی ریزشی خواهد بود یا خیر؟ اما راههای زیادی هست که بتونی تا حدی روند را تشخیص یا فرض کنید.
الگوهای ادامه دهنده به شما هشدار میدهند که چه وقت یک روند به حرکت خود ادامه میده و تا کِی و در چه جهت قرار خواهد گرفت. البته الگوهای ادامهدهنده همیشه درست از آب در نمیان، اما خیلی وقتها هم موفقآمیز بودن. اولین الگوی ادامهدهندهای که میخوام راجع بهش صحبت کنم، الگوهای مثلث هاست.
الگوی مثلث متقارن در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن یکی از رایجترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای تریدرها و معاملهگرانه. الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشه که ما شاهد یک روند صعودی هستیم، اما این روند با اصلاح مواجه میشه و دو خط روند کوتاه مدت میسازه که در شکل زیر مشاهده میکنید.
در مثلث متقارن معمولا شکست قیمتی مطابق با روند قبل از ورود به الگوی مثلث رخ میده. مثلاً اگر روند قبلی صعودی باشه احتمال شکست از سقف الگو بیشتره و بعد از اون میتونه یک پولبک (اصلاح قیمت) داشته باشه و سپس رشد سهم رو داشته باشه. ترجیحاً داخل مثلث هیچ خریدی انجام نشه و بعد از شکست از هر طرف سقف یا کف الگو اقدام به معامله کنید.
مثلث صعودی در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث صعودی و مثلث متقارن شباهت زیادی به هم دارن اما تفاوت متمایزی که در مثلث صعودی وجود داره اینه که سقفهای مثلث صعودی در محدوده خط افقی قرار میگیرن و کفها یکی بالاتر از دیگری بسته میشن. در مثلث صعودی اکثر مواقع شکست از بالای روند رخ میده و کمتر دیده میشه که شکست قیمتی به سمت پایین داشته باشیم.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی در روندهای نزولی اتفاق میافته و دقیقاً برعکس مثلث صعودی هست که راجع بهش حرف زدیم. به این صورت که کفهای روند در یک خط افقی و سقفهای روند یکی پس از دیگری پایینتر بسته میشه. اکثر مواقع هم شکست به سمت قیمت کمتر اتفاق میافته.
الگوهای کنج، نوع دیگه از مثلثها هستند. این نوع الگو نیز میتونه نوعی از الگوهای ادامهدهنده باشه. کنجها در میانههای یک روند نزولی و صعودی اتفاق میفتن. تفاوتی که بین کنجها و دیگر الگوهای مثلث وجود داره اینه که ضلع بالایی و پایینی مثلث هم جهت هستند.
یعنی خطوطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکنه هر دو در میانهی یک روند صعودی، نزولی هستن و در میانهی یک روند نزولی، صعودی هستند. شکست معمولا از بالا اتفاق میافتد.
تفاوت دیگری که بین الگوهای کنج و مثلثها وجود داره اینه که مثلثها در بازه زمانی دو الی سه ماه در تایمفریم یک روزه اتفاق میفتن. ولی کنجها بازه زمانی بلندمدت رو شامل میشه. یعنی درون یک الگوی کنج ممکنه ۶ ماه طول بکشه تا یک شکست رخ بده. در این بازه زمانی بازار به نوسانات درون الگو واکنش نشون میده.الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز نوعی الگوی ادامهدهنده است که سهمها معمولاً در این الگو به اصطلاح استراحت میکنن. پس از یک رشد قیمتی معمولاً شاهد اصلاح قیمت هستیم که در آن معاملات بین دو خط افقی اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت در بالا و پایین مستطیل انجام میشه. این خطوط افقی میتونه همون سطح مقاومت یا حمایت باشه. ترجیحاً معاملهای داخل الگو انجام نشه و منتظر شکست قیمت برای ورود و خروج باشید. این الگو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی ممکنه رخ بده.
الگوی پرچم، جذابترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای پرچم بسیار جذابن و در بازار معاملاتی زیاد دیده میشن. یکی از ویژگیهای این الگو اینه که در بازه زمانی خیلی کوتاه، بازدهی بسیار خوبی برای سرمایهگذاران داره. برای پیدا کردن الگوی پرچم معمولاً باید به دنبال یک حرکت صعودی شارپی قیمت باشیم و بعد از آن شاهد اصلاح خیلی کم از لحاظ قیمتی و بعد از اون دوباره حرکت صعودی اتفاق میافته. این الگو تقریباً مشابه الگوی مثلث متقارن است اما بازههای زمانی الگوی پرچم کمتر از مثلث متقارن است. هر چه به انتهای مثلث پرچم نزدیکتر بشین، کندلهای نمودار کوچکتر خواهد شد. (سایهها بلند و بدنهها کوچکتر). معمولاً بعد از شکست ضلع بالایی شاهد رشد قیمت زیادی هستیم. یکی از جذابیتهای این الگو، هدف (تارگت) بالای آن است.
تا اینجا راجع به پرچم مثلث حرف زدم. حالا میخوام راجع به یک نوع الگو پرچم دیگه صحبت کنم که شبیه مستطیل است که در آن به جای اینکه نوسانات در قالب مثلثی تشکیل بشه در قالب مستطیل انجام میشه، اما از لحاظ رشد قیمتی تفاوتی با الگو پرچم مثلث نداره.
الگوی سر و شانه در کف، سر و شانه معکوس در سقف
الگوی سر و شانه هم نوعی از الگوهای ادامهدهنده است. این الگو معمولاً در سقف اتفاق میافته ولی گاهی در کف و سر وشانه معکوس در سقف انجام میشه.
الگوهای بازگشتی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشه که در آن قیمت از روند قبلی خود به روند جدید تغییر میکنه.
3 نوع الگوی بازگشتی داریم که در ادامه راجع به تک تکشون با هم حرف میزنیم.الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو بسیار شبیه الگو مستطیل در الگوهای ادامهدهنده است. بعد از این که یک حرکت صعودی اتفاق میفته، با یک اصلاح قیمت (پولبک)، قیمت در سطح موازی شروع به نوسان میکنه و زمانی میگفتیم این الگو مستطیل است که از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی باشد. اما اگر در خلاف اون و ضلع پایینی رو شکست و به قولی شکست سطح حمایت رو تایید کرد، سقف دو قلو ایجاد میشه. و این الگو از جمله الگوهایی است که انتهای یک روند رو به ما نشون میده.
برعکس، این الگو فرصت خوبی را برای خرید ایجاد میکنه. انتهای یک روند نزولی ما شاهد نوسانات در قالب مستطیل هستیم و واکنش بین دو سطح حمایتی دوبار اتفاق میافتد که در اصطلاح میگیم کف دوقلو ایجاد شده. بعد از شکست سطح مقاومتی که ایجاد شده میتونیم سیگنال خرید بگیریم و به سهم وارد بشیم.
کف و سقف سه قلو
این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو هست اما از اونجایی که از اسمش پیداست، 3 تا سقف یا کف داره.
در روند صعودی، نوسانات قیمتی بعد از یک اصلاح وارد الگوی مستطیلی میشه که در نهایت با ریزش مواجه هستیم. و برعکس در روند نزولی، قیمت بعد از یک اصلاح با سه بار برخورد، وارد رشد صعودی خود میشه و به تارگتهای احتمالی میرسه.الگو سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگه از الگوهای جذابی که در بازار دیده میشه، الگوی سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف هست. این الگو هدفهای جذابتری نسبت به الگو کف دو قلو و سه قلو داره که الان میریم باهاش آشنا میشیم.
اول میخوام الگوی سر و شانه معکوس در کف رو بگم. اگه دقت کنید توی عکس زیر یک سر و شانهای رو میبینید که انگار برعکس شده. دو تا شانه داریم یک سر.
نوسانات قیمت در این الگو اینطوریه که بعد از یک اصلاح قیمت، شاهد یک اصلاح مجدد هستیم و بعد از اون رشد قیمت و اصلاحی که دقیقا به اندازه اصلاح اول اتفاق میفته و دوباره رشد قیمت رو خواهیم داشت. در این الگو، زمانی باید موقعیت معاملاتی بگیریم که خط گردن شکسته و تایید بشه.
الگوی سر و شانه هم کاملا برعکس هست که در شکل زیر میبینید.در آخر میخوام خلاصه ای از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال رو براتون تصویری بزارم تا بتونید راحتتر به ذهنتون بسپارید یا اینکه ذخیره کنید و بعدا ازش استفاده کنید.
آموزش کامل کار با اندیکاتور ATR در تحلیل تکنیکال
نوسان قیمت در بازار ارزهای دیجیتال نسبت به سایر داراییهای مالی بیشتر است. بنابراین داشتن ابزاری که میزان تلاطم و نوسان بازار را اندازه بگیرد، میتواند برای معاملهگران ارزهای دیجیتال اهمیت دوچندانی داشته باشد. اندیکاتور ATR علاوه بر اندازهگیری نوسان، برای تعیین نقاط ورود و خروج نیز به کار میرود. برای آشنایی با اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR) با ما در ادامه مقاله همراه باشید.
اندیکاتور ATR چیست؟
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) که به اختصار ATR نامیده میشود، ابزاری در تحلیل تکنیکال است که نخستین بار از طرف ولز وایلدر، تحلیلگر بزرگ بازارهای مالی، معرفی شد. اندیکاتور ATR با تجزیه محدودۀ کلی قیمتِ یک دارایی مالی، نوسان بازار را در یک دورۀ زمانی اندازهگیری میکند.
اندیکاتور ATR در واقع میانگین اندیکاتور محدوده واقعی است. محدوده واقعی یا همان TR بزرگترین مقادیر موارد زیر است:
- اختلاف میان بالاترین قیمت جاری و پایینترین قیمت جاری
- قدرمطلق تفاضل بالاترین قیمت جاری از قیمت پایانیِ قبلی
- قدرمطلق تفاضل پایینترین قیمت جاری از قیمت پایانیِ قبلی
ATR نیز میانگین متحرک عموماً 14روزه این محدودههای واقعی است.
فرمول اندیکاتور ATR
برای محاسبۀ اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR) ابتدا باید مقادیری از محدوده واقعی یک دارایی مالی، مثلاً یک ارز دیجیتال را بیابید. محدوده قیمتی یک دارایی مالی، به آسانی با تفاضل بالاترین قیمت از پایینترین قیمت به دست میآید. اما محدوده واقعی فراگیرتر است و بدین صورت محاسبه میشود:
نحوه محاسبه اندیکاتور ATR
معاملهگران میتوانند به منظور دستیابی به سیگنالهای معاملاتی بیشتر، از دورههای زمانی کمتر از 14 روز هم استفاده کنند، اما استفاده از دوره زمانی طولانیتر، باعث میشود سیگنالهای معاملاتی کمتری ایجاد شود.
به عنوان مثال، تریدری را در نظر بگیرید که میخواهد نوسان قیمت یک ارز دیجیتال را طی پنج روز معاملاتی، تحلیل کند. این تریدر میتواند اندیکاتور ATR را بر مبنای 5 روز، محاسبه کند. فرض کنید دادههای قیمتی بر اساس زمان، از آخر به اول تنظیم شده باشند و تریدر باید ماکزیمم قدرمطلق تفاضل میان بالاترین قیمت جاری از پایینترین قیمت جاری، قدر مطلق تفاضل بالاترین قیمت جاری از قیمت پایانی قبلی و قدر مطلق تفاضل پایینترین قیمت جاری از قیمت پایانی قبلی را بیابد.
یعنی از این سه مقدار، هر کدام بیشتر بود را به عنوان محدوده واقعی (TR) همان روز انتخاب کند و برای 4 روز دیگر هم همین کار را تکرار کند. سرانجام برای رسیدن به اندیکاتور ATR باید از مقادیر TR میانگین بگیرد؛ یعنی تمام مقادیر را جمع و بر 5 که تعداد روزهای انتخابی است، تقسیم کند.
مفهوم اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR)
وایلدر، اندیکاتور ATR را در اصل برای کالاهای اساسی طراحی کرد، اما میتوان آن را برای سهام، شاخصها و سایر داراییهای مالی مانند ارزهای دیجیتال هم به کار برد. به بیان ساده، هر چه نوسان قیمت یک دارایی مالی شدیدتر باشد، مقدار اندیکاتور هم بیشتر است.
تحلیلگران تکنیکال میتوانند برای تعیین نقاط ورود و خروج، از اندیکاتور ATR استفاده کنند. این اندیکاتور میتواند نوسانهای روزانۀ قیمت یک دارایی را با دقت بیشتری اندازه بگیرد. اندیکاتور ATR، جهت قیمت را نشان نمیدهد، اما در عوض برای اندازهگیری نوسانات ناشی از گپ قیمت یا حرکات محدود به بالا و پایین، به کار میرود. محاسبه آن آسان است و تنها به دادههای قیمتی نیاز است.
اندیکاتور ATR معمولاً به عنوان روش خروج از معامله به کار میرود؛ صرفنظر از اینکه ورود به معامله چگونه بوده است. تکنیک مشهوری به نام «لوستر خروج» (chandelier exit) وجود دارد که به دست چاک لبو (Chuck LeBeau) برای خروج از معامله طراحی شده است. لوستر خروج، یک سفارش حد ضرر خودکار (Trailing Stop) را زیر سطح بالاترین قیمتی که سهم شما از لحظه ورود به معامله به آن رسیده، قرار میدهد. فاصله میان بالاترین قیمت تا حد ضرر، چند برابرِ ATR تعیین میشود. به عنوان مثال، میتوانیم سه برابر مقدار ATR را از بالاترین قیمت، کسر کنیم.
علاوه بر این، ATR میتواند به تریدر نشان دهد که حجم معاملاتش در بازارهای مشتقه، چه مقدار باشد. ATR همچنین میتواند در پوزیشن سایز (Position Size) هم به کار رود که به تمایل یک معاملهگر، نسبت به پذیرش ریسک و همچنین نوسان بازار پایه برمیگردد.
چگونه از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟
فرض کنید اولین مقدار ATR پنجروزه 1.41 و دامنه واقعی (TR) ششمین روز، 1.09 باشد. مقدار ATR متوالی را میتوان با ضرب مقدار قبلی ATR در تعداد روزها، منهای 1 و سپس افزودن محدوده واقعی دوره جاری، به دست آورد. در انتها باید مجموع را به تایمفریم انتخابی تقسیم کرد. برای مثال، دومین مقدار ATR را میتوان به صورت زیر حساب کرد:
که حاصل عبارت فوق، 1.35 میشود.
هرچند که ATR در مورد جهت شکست قیمت چیزی به ما نمیگوید، اما اگر آن را به قیمت پایانی اضافه کنیم، مقداری به دست میآید که هر گاه در روز بعد قیمت از آن مقدار فراتر رفت، تریدر میتواند خرید کند. این مورد را میتوانید در نمودار بالا، مشاهده کنید.
سیگنالهای معاملاتی، به ندرت رخ میدهند، اما معمولاً از نقاط شکست مقاومتی بااهمیتی پرده برمیدارند. منطق این سیگنالها در اینجا است که هرگاه قیمت بیش از مقدار ATR در جایی بالاتر از سطحی که اکثراً بسته میشد، بسته شود، نشان از آن دارد که تغییری در نوسان قیمت رخ داده است. خرید استقراضی یا قرار گرفتن در موضع لانگ، یعنی شرط میبندیم که قیمت سهم صعودی خواهد بود.
محدودیتهای اندیکاتور ATR
در استفاده از اندیکاتور ATR با دو محدودیت روبهرو هستیم. اول اینکه ATR اندازهای ذهنی دارد؛ یعنی عدد آن قابل تفسیر است. اندیکاتور ATR نمیتواند با قطعیت بگوید که روند، راه خود را عوض میکند یا نه. در واقع، مقدار ATR را باید با مقادیر قبلی آن مقایسه کنیم تا بتوانیم نسبت به قدرت و ضعف روند، گمانهزنی کنیم.
دوم آنکه این اندیکاتور صرفاً میزان نوسان را اندازه میگیرد و نسبت به جهت حرکت قیمت یک دارایی، اطلاعاتی به ما نمیدهد. این مورد میتواند برخی اوقات، مخصوصاً هنگامی که روند در حال تغییر جهت است، به سیگنالهای درهمآمیختهای منجر شود. به عنوان مثال، افزایش ناگهانی ATR به دنبال حرکت بزرگی برخلاف روند غالب، ممکن است باعث شود که تریدرها فکر کنند ATR روند قدیمی را تأیید کرده، حال آنکه ممکن است واقعاً ماجرا این نباشد.
سخن پایانی
اندیکاتور ATR یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که به اندازهگیری تغییرات قیمت یک دارایی مالی میپردازد و نوسان آن را مشخص میکند. این اندیکاتور، در واقع میانگین متحرک معمولاً 14روزه محدوده واقعی قیمت یک دارایی است. محدوده واقعی، در عمومیترین حالت به اختلاف میان بالاترین و پایینترین قیمت جاری گفته میشود. نحوه محاسبه این اندیکاتور آسان است و میتوان با استفاده از آن، نقاط ورود و خروج را تعیین کرد. اگر مقدار ATR را به قیمت پایانی اضافه کنیم، در روز بعد هرگاه که قیمت از آن فراتر رفت، میتوانیم خرید کنیم. البته این اندیکاتور محدودیتهایی هم دارد: اول اینکه اندازهای که از نوسان به ما میدهد ذهنی است و نیاز به تفسیر دارد و دوم آنکه جهت تغییر قیمت را مشخص نمیکند.
نوشته آموزش کامل کار با اندیکاتور ATR در تحلیل تکنیکال اولین بار در رمز ارز نیوز. پدیدار شد.
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، اندیکاتور ابزاری برای تحلیل قیمت می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
دیدگاه شما