میانگین رو به بالا


انواع شاخص در بازار بورس

آموزش اندیکاتور میانگین متحرک‌ نمایی (ema) در تحلیل تکنیکال

امروزه تحلیل تکنیکال در میان معامله‌گران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها هستند. در این مقاله از سری مقاله‌های آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار، به آموزش اندیکاتور ema و روش‌های معاملاتی آن می‌پردازیم.

اندیکاتور میانگین متحرک‌ نمایی

برای درک بهتر مفاهیم اندیکاتور میانگین متحرک‌ نمایی، ابتدا باید اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) که یکی از پر کاربردترین اندیکاتورهای تحلیل‌ تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد را بررسی کنیم. اندیکاتور میانگین متحرک تاثیر غیر قابل انکاری در شکل‌گیری دیگر ابزارهای معاملاتی مانند مکدی یا اندیکاتور استوکستیک دارد. در اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت‌ها به عنوان داده مورد استفاده قرار می‌گیرند و بر پایه‌ بازه‌ زمانی تعریف شده، میانگینی از قیمت محاسبه می‌شود و آن را در قالب چارت تحلیلی نمایش می‌دهد؛ بنابراین اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنباله‌رو روند محسوب می‌شود که حرکتی مانند نمودار قیمتی را نشان ‌می‌دهد.

ema1.jpg

میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک‌ نمایی دو بخش کاربردی میانگین متحرک‌ می‌باشند. همان‌گونه که از نام میانگین متحرک ساده مشخص است ساده‌ترین شکل محاسبه میانگین می‌باشد که در آن قیمتها در بازه زمانی مشخصی با یکدیگر جمع می‌شوند و بر تعداد دوره در بازه زمانی تقسیم می‌گردند.

میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) که به ema نیز شهرت دارد، نسبت به میانگین متحرک ساده تفاوت‌هایی در نحوه انجام محاسبات دارد. به این صورت که هنگام محاسبه‌ میانگین دوره، قیمت‌هایی که سهم در دوره‌های انتهایی داشته است، از اهمیت بیشتری برخوردار است (به قیمت‌های انتها دوره وزن بیشتری را اضافه کنید).

با توجه به تفاوت محاسباتی، میانگین متحرک نمایی، نسبت به نوسانات قیمتی حساس‌تر باشد و بر عکس میانگین متحرک ساده، واکنش کندتری را از خود نشان دهد که این موضوع از تفاوت‌های کلیدی میان این دو میانگین به شمار می‌رود. البته باید دانست که هیچکدام از این دو روش نسبت به دیگری برتری ندارد و انتخاب یکی از آن‌ها فقط به نوع استراتژی شما بستگی دارد.

فرمول محاسبه‌ی میانگین متحرک‌ نمایی

برای به‌دست آوردن میانگین متحرک نمایی، به طور فرضی یک بازه ۱۰ روزه در نظر گرفته و مطابق فرمول زیر عمل کنید:

ema2.jpg

در این فرمول smoothing یک ضریب برای فاکتور هموارسازی است که معمولا با فرمول 2/(1 + بازه زمانی انتخاب شده) بدست می‌آید.

خوشبختانه با پیشرفت‌های نرم افزاری در دنیای تحلیل تکنیکال، دیگر نیازی به انجام این محاسبات نیست و چارت‌های تحلیل کارگزاری اقتصاد بیدار به صورت تمام خودکار این محاسبات را انجام داده است. با انتخاب اندیکاتور ema در چارت تحلیل تکنیکال نتیجه‌ این محاسبات به صورت نموداری برای شما نمایش داده خواهد شد.

انتخاب دوره در اندیکاتور میانگین متحرک نمایی

  • ابتدا سهم مورد نظر را انتخاب کنید.
  • از قسمت اندیکاتورها، Exponential Moving Average را انتخاب کنید.
  • سپس روی خط ظاهر شده کلیک راست کرده تا گزینه‌ format را مشاهده کنید.
  • در این قسمت متناسب با دید معملاتی خود (کوتاه مدتی , میان مدتی و بلند مدتی) اعداد 12 , 26 و 52 را در قسمت ورودی‌ها به مانند شکل زیر انتخاب می‌کنید.

ema3.jpg

تحلیل تکنیکال اندیکاتور میانگین متحرک نمایی

نکته‌ای که بعد از انتخاب دوره در تحلیل اندیکاتور میانگین متحرک نمایی باید به دقت مورد بررسی قرار داد، نحوه قطع خطوط کوتاه مدت و بلند مدت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار اندیکاتور میانگین متحرک نمایی برخورد می‌کند، سیگنال های معاملاتی برای تحلیل تکنیکال ایجاد می‌شوند. اگر در قسمتی از نمودار، نمودار میانگین متحرک نمایی کوتاه‌مدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کرد، آن نقطه، تقاطع مرگ یا death cross نامیده می‌شود و زمان مناسبی برای اتخاذ پوزیشن فروش (سیگنال فروش) است.

ema4.jpg

و در مقابل اگر در قسمتی از نمودار، نمودار میانگین متحرک نمایی کوتاه‌مدت نمودار بلندمدت را از پایین قطع کرد، آن نقطه، تقاطع طلایی یا golden cross نامیده می‌شود و زمان مناسبی برای اتخاذ پوزیشن خرید ( سیگنال خرید) است. برای درک بهتر این مفهوم به شکل زیر دقت کنید. در این تصویر خط بنفش، میانگین متحرک کوتاه‌مدت و خط سبز تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.

ema5.jpg

نقاط برخورد نمودار قیمت با نمودار اندیکاتور میانگین متحرک نمایی، استراتژی قابل اعتمادی برای تشخیص زمان مناسب برای ورود و یا خروج از بازار و سهم است، تحلیلگران می‌توانند خطوط حمایت یا مقاومت را با این استراتژی مشخص کنند.

کاربرد کلیدی میانگین متحرک نمایی

مهم‌ترین کاربرد میانگین متحرک نمایی (EMA) ، تشخیص جهت حرکت و پیش‌بینی خطوط مقاومت و حمایت است. زمانی که نمودار قیمتی و اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یکدیگر را قطع می‌کنند، سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید می‌شود. میانگین متحرک نمایی پایه و اساسی جهت محاسبه سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک همگرایی و واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence نیز است که اهمیت این اندیکاتور را دوچندان می‌کند.

میانگین‌های متحرک نمایی۱۲ ‌روزه و ۲۶ ‌روزه در تحلیل کوتاه‌مدت روند سهم از کاربردی‌ترین میانگین‌های متحرک محسوب می‌شود .

از اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی ۵۰ ‌روزه و ۲۰۰ ‌روزه جهت شناسایی روندهای بلند مدت استفاده می‌گردد .

معایب شاخص میانگین متحرک

بزرگترین مشکل اندیکاتور ema مثل دیگر میانگین‌ متحرک‌ها این است که براساس داده‌های پیشین ایجاد می‌شوند و این در حالی است که هیچ فاکتوری در بازارهای مالی، قابل پیش‌بینی نیست .

از دیگر معضلات اندیکاتور میانگین‌ متحرک نمایی می‌توان به میانگین رو به بالا تولید سیگنال‌های فراوان هنگام تلاطم روند و نوسان قیمت‌ها اشاره کرد. هنگام رخ دادن چنین مشکلی بهتر است از دیگر اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل تکنیکال برای گرفتن تصمیم مناسب، کمک بگیرید. اگر چه تنظیم تایم فریم مناسب می‌تواند احتمال بروز این مشکل را کاهش دهد.

استراتژی ترکیبی اندیکاتور میانگین‌ متحرک نمایی با دیگر اندیکاتورها

در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتور‌ها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتور‌ها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسک‌تر باشد. به این منظور ۳ اندیکاتور EMA ، MACD و RSI را می‌توان در قالب استراتژی کم ریسک همزمان مورد استفاده قرار داد.

هنگام استفاده از این استراتژی معاملاتی ۲ سیگنال بسیار مهم را دریافت و بررسی می‌کنیم:

سیگنال خرید

سیگنال ورود به این استراتژی توسط اندیکاتور MACD و RSI ایجاد می‌شود. برای صدور سیگنال خرید و ورود به سهم در این استراتژی ترکیبی، ۲ شرط زیر باید برقرار باشد :

  1. باید مکدی زیر سطح صفر قرار گیرد و مکدی از پایین به سمت بالا خط سیگنال را قطع کند
  1. اندیکاتور RSI نیز باید زیر سطح ۶۰ قرار داشته باشد.

سیگنال فروش

سیگنال خروج این استراتژی توسط اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر می‌گردد. برای صدور سیگنال فروش و خروج از سهم در این استراتژی ترکیبی، 2 شرط زیر باید برقرار باشد:

  1. خط اندیکاتور میانگین متحرک کوتاه مدت از بالا به سمت پایین میانگین متحرک بلند مدت را قطع کند.
  2. اندیکاتور RSI در سطح ۳۰ و بالاتر قرار داشته باشد.

جمع‌بندی

اندیکاتور میانگین‌ متحرک نمایی یکی از پر کاربردترین و ساده‌ترین ابزار ها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند سهم و بازار از آن استفاده می‌کنند. در این مقاله به بررسی مفهوم اندیکاتور ema و کاربرد آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتور‌ها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتور‌ها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسک‌تر باشد. به منظور آشنایی بیشتر با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، می‌توانید مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.

روش میانگین کم کردن در بورس

احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیده‌اید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پله‌ای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

کم کردن میانگین خرید چیست؟

کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پله‌ای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایه‌گذار در قیمت پایین‌تری آن سهام را دوباره خریداری می‌کند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود می‌رسد.

برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمی‌شود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.

شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید

روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندی‌ها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام می‌دهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت می‌کنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می‌بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را می‌بازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر می‌آید و ما برنده می‌شویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط می‌آید و n تومان می‌بازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان

این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت میانگین رو به بالا 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان می‌رسد.

بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش می‌یابد. حال اگر قیمت سهم به‌ جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام‌ شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش می‌یابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی‌ است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.

مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟

مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی‌ که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله می‌گیرد، می‌توان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه‌ بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به‌ راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.

عیب میانگین کم کردن در چیست؟

قطعا روش مارتینگل یا روش‌هایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار می‌کنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله‌ گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و استراتژی‌هایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به‌ شدت افزایش پیدا می‌کند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. می‌بینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.

حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇

در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.

برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین‌ صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅

چه زمانی میانگین کم کنیم؟

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

این سوالی است که بسیاری از افراد آن را می‌پرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی می‌گوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه می‌کند.

در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه می‌شود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روش‌های مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.

در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهام‌ها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمی‌کند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.

اخطار

میانگین کم کردن اگر بر روی سهم‌های بنیادی انجام نشود می‌تواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمی‌توانید به لحاظ بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.

فرمول محاسبه میانگین خرید

بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کرده‌ایم و حالا می‌خواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.

برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:

(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)

حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست می‌آید.

نتیجه گیری

روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:

  • روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
  • زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
  • مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید

کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن می‌کشاند، مراقب این دام باشید.

معامله‌گر هستید یا سرمایه‌گذار

نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معامله‌گر هستید با سرمایه‌گذار؟ در معامله‌گری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معامله‌گری

آموزش میانگین متحرک و کاربرد آن در ارز دیجیتال

میانگین متحرک در ارز دیجیتال

میانگین متحرک ساده و نمایی از متداول‌ترین شاخص‌های تحلیل تکنیکال است که سرمایه‌گذاران از آن‌ها برای تحلیل وضعیت بازار استفاده می‌کنند. شاخص های تکنیکال به طور کلی، معیارهای عددی هستند که هر کدام به صورت فرمولی خاص از ترکیب پارامترهای مختلف بازار،‌ حاصل می‌شوند. بیشتر شاخص‌های تکنیکال روی قیمت معاملات تمرکز دارند. این دو شاخص در بازارهای مالی و به ویژه بازار ارز دیجیتال کاربرد زیادی دارد.

در این مطلب درباره مفهوم شاخص میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی صحبت خواهیم کرد.

میانگین متحرک چیست؟

یکی از شاخص های تکنیکال ساده و رایج، میانگین متحرک (Moving Average) است. (۲۰MA یعنی: میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه). این شاخص در طول زمان تعیین می‌شود؛ مثلا قیمت بیت کوین در ۵ روز گذشته.

به عنوان مثال اگر جدول زیر نشان دهنده‌ی قیمت بیت‌ کوین در ۱۰ روز گذشته باشد:

مثال برای میانگین متحرک

ALT: مثال برای میانگین متحرک

اگر بخواهیم شاخص MA را برای قیمت ۵ روزه بیت کوین را حساب کنیم، باید در هر روز میانگین قیمت ۵ روز اخیرش را محاسبه کنیم و چون قیمت ۵ روز قبل از روزهای ۱ تا ۴ را نداریم، نمی‌توانیم MA این ۴ روز را محاسبه کنیم.

شاخص MA یک شاخص بسیار ساده و واضح است که از نام آن هم می‌توان تعریفش را درک کرد. این شاخص از جنس میانگین است. اما میانگینی که در طول زمان حرکت می‌کند و پا به پای ما جلو می‌آید.

چگونه از میانگین متحرک استفاده کنیم؟

مهم‌ترین کاربرد شاخص MA، حذف خطاهای ذهنی و ایجاد شهود بهتر نسبت به روند تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال است. اکنون فرض کنیم میخواهیم از روی این شاخص به تحلیل بپردازیم. فرض کنید می‌خواهیم ارز دیجیتالی فرضی به نام والکس کوین را بخریم، که قیمت آن در ۵۰ روز اخیر به شکل زیر بوده است.

نمودار میانگین متحرک نمودار میانگین متحرک

سوال مهم این است که روند رشد این ارز چگونه بوده است. آیا با در نظر گرفتن میانگین متحرک ارز دیجیتال گزینه خوبی برای سرمایه گذاری است یا نه؟

فرض کنیم که افق زمانی مورد نظر ما برای سرمایه گذاری روی ارز والکس کوین، در حد ده روز است. با این فرض، MA10 این ارز را محاسبه و ترسیم می‌کنیم (از روز دهم شروع می‌کنیم و هر روز، میانگین قیمت ده روز اخیر قیمت والکس کوین را روی نمودار علامت‌گذاری می‌کنیم).

میانگین متحرک ساده ارز دیجیتال

با نگاه به نمودار بالا، قضاوت کمی میانگین رو به بالا ساده‌تر است. اگر افق دید سرمایه گذاری ما ده روزه باشد (الان می‌خواهیم این ارز را بخریم و طی ده روز آینده یا کمی زودتر یا دیرتر بفروشیم یا اینکه الان ارز را داریم و می‌خواهیم بدانیم بهتر است آن را الان بفروشیم یا برای فروش آن حداقل ۱۰ روز صبر کنیم).

به نظر می‌رسد که MA قیمت والکس کوین، رو به بهبود است و اگر بخواهیم تمام تصمیم خود را به همین یک شاخص متکی کنیم (که قطعاً توصیه نمی‌شود) به نظر می‌رسد روند نزولی قیمت متوقف شده و اوضاع رو به بهبود است.

نکته مهم در ارتباط با میانگین متحرک

همان‌طور که در قسمت قبلی متوجه شدید میانگین متحرک‌ بر اساس اطلاعات قیمت در گذشته محاسبه می‌شود و در فرمول میانگین متحرک ساده خبری از پیش بینی آینده نیست. به همین دلیل ممکن است که گاهی قیمت نسبت به آن واکنش نشان ندهد. به همین دلیل اگر قصد ترید کردن دارید بهتر است که از اندیکاتورهای دیگر هم برای تحلیل کمک بگیرید و میانگین متحرک را به تنهایی، ملاک قرار ندهید.

میانگین متحرک نمایی چیست؟

در بخش قبلی با شاخص میانگین متحرک آشنا شدیم. چون این شاخص از قیمت های گذشته محاسبه می شود، به آن شاخص حافظه دار نیز می‌‌گویند.

گاهی اوقات از شاخص MA (میانگین متحرک) یک ایراد جدی می‌گیرند. برای مثال اگر قیمت یک ارز در نه روز اخیر به تدریج از ۳۰۰ دلار کاهش پیدا کرده و به ۱۰۰ دلار رسیده یا اینکه به تدریج از ۱۰۰ دلار افزایش پیدا کرده و به ۳۰۰ دلار رسیده. در هر دو حالت میانگین متحرک بر اساس فرمول میانگین‌گیری، یکسان خواهد بود.

شاخص میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) با هدف رفع همین مشکل طراحی و استفاده می‌شود (EMA۲۰ یعنی: میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه).

در محاسبه شاخص EMA، به اطلاعات مربوط به آخرین روز، وزن بیشتری داده می‌شود. برای ساده‌تر شدن بحث بهتر است از یک مثال میانگین رو به بالا استفاده کنیم.

فرض کنیم قیمت ارز والکس کوین در دو ماه اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۳۰ دلار در حال نوسان بوده است:

میانگین متحرک نمایی

اگر میانگین متحرک ۲۰ روزه (MA20) را حساب کنیم، می‌بینیم شاخص در اواخر دوره نسبتاً یکنواخت مانده و کمی سقوط کرده است. اگر اطلاعات قیمت روز سی ‌ام تا روز پنجاهم را وارونه کنیم، MA20، در روز آخر، مقدار قبلی خود را حفظ خواهد کرد.

مثال برای میانگین نمایی

وقتی MA20 را به شکل ساده حساب می‌کنیم، در واقع قیمت هر روز، ۵٪ در MA نقش دارد (یک بیستم مقدار شاخص). اکنون یک قرار جدید می‌گذاریم. ۹٪ قیمت ارز در روز آخر را با ۹۱ درصد میانگین متحرک ۲۰ روز قبل جمع می‌زنیم و به این شیوه، سهم قیمت روز آخر را دو برابر حساب می‌کنیم و این عدد جدید را به عنوان MA در روز جاری ثبت می‌کنیم (ما الان ۲۱ قیمت داریم: قیمت امروز به همراه میانگین قیمت بیست روز قبل. پس سهم هر قیمت حدود چهار و نیم درصد است).

فرض کنید میانگین قیمت ارز دیجیتال، والکس کوین در بیست روز اخیر، ۲۰۰ دلار بوده است و امروز قیمت این ارز دیجیتال به ۲۱۰ دلار رسیده است. ما ۹٪ قیمت ۲۱۰ را به ۹۱٪ میانگین۲۰۰ جمع می‌زنیم و به قیمت ۲۰۱ می‌رسیم. ۲۰۱ را به عنوان میانگین قیمت امروز ثبت می‌کنیم.

اکنون اگر فردا قیمت این ارز دیجیتال ۲۳۰ دلار شد، ۹٪ قیمت ۲۳۰ را با ۹۱٪ میانگین ۲۰۱ جمع میزنیم و نتیجه را به عنوان عدد ۲۰۳.۶ دلار ثبت می‌کنیم و این روند به همین شکل ادامه پیدا می‌کند. در نمودار زیر می‌توانید نتیجه را ببینید:

میانگین نمایی ارز دیجیتال

خط قرمز رنگ، میانگین متحرک ساده بیست روزه است و خط زرد رنگ میانگین متحرک نمایی بیست روزه است. با کمی دقت متوجه می‌شویم که میانگین متحرک نمایی به تغییرات قیمت سریع‌تر واکنش نشان می‌دهد.

وقتی قیمت رشد صعودی داشته، میانگین متحرک نمایی زودتر از میانگین متحرک ساده افزایش پیدا کرده و وقتی قیمت کاهش داشته، میانگین متحرک نمایی زودتر کاهش پیدا کرده است. به عبارتی میانگین متحرک ساده در مقایسه با میانگین متحرک نمایی، دیرتر به تغییرات واکنش نشان می‌دهد.

برای مطالعه بیشتر می‌توانید مقاله منظور از بازار خرسی یا گاوی در دنیای ارز دیجیتال را بخوانید.

برای تحلیل قیمت رمزارزها از میانگین متحرک استفاده کنیم یا میانگین ساده؟

به این نکته توجه کنید که هدف از تحلیل تکنیکال انجام معجزه‌ای در سرمایه گذاری نیست؛ بلکه کاهش سهم خطاهای انسانی و خطاهای احساسی در تحلیل و ارزیابی شرایط موجود است. از طرف دیگر شما باید بدانید که گاهی اوقات ممکن است میانگین متحرک بهتر از میانگین ساده عمل کند یا برعکس.

به همین خاطر به طور قطع نمی‌توان گفت که در معاملات ارزهای دیجیتال کدام عملکرد بهتری دارد. اما در حالت کلی باید بدانید که EMA نسبت به SMA تغییرات روند را سریعتر نشان می‌دهد.

در نهایت فراموش نکنید که معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند که به‌جای اینکه نگران زمان مناسب برای ورود به معامله باشند باید استراتژی خود را با استفاده از ابزارهای تحلیل طوری تنظیم کنند که میزان ضرر خود را کاهش دهند.

میانگین متحرک از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که که سرمایه‌گذاران از آن‌ها برای تحلیل وضعیت بازار استفاده می‌کنند. شاخص های تکنیکال به طور کلی، معیارهای عددی هستند که هر کدام به صورت فرمولی خاص از ترکیب پارامترهای مختلف بازار،‌ حاصل می‌شوند.

گاهی اوقات ممکن است میانگین متحرک بهتر از میانگین ساده عمل کند یا برعکس.به همین خاطر به طور قطع نمی‌توان گفت که در معاملات ارزهای دیجیتال کدام عملکرد بهتری دارد و بهتر است از هر دو استفاده شود.

وقتی قیمت صعودی باشد، میانگین متحرک نمایی زودتر از میانگین متحرک ساده افزایش پیدا کرده و وقتی قیمت کاهش داشته، میانگین متحرک نمایی زودتر کاهش پیدا کرده است. میانگین متحرک ساده در مقایسه با میانگین متحرک نمایی، دیرتر به تغییرات واکنش نشان می‌دهد.

میانگین متحرک‌ بر اساس اطلاعات قیمت در گذشته محاسبه می‌شود و در فرمول میانگین متحرک ساده خبری از پیش بینی آینده نیست. به همین دلیل ممکن است که گاهی قیمت نسبت به آن واکنش نشان ندهد.

مهم‌ترین کاربرد شاخص MA، حذف خطاهای ذهنی و ایجاد شهود بهتر نسبت به روند تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال است. در صورت کمک گرفتن از این شاخص می‌توانید میزان خطای خود در معاملات را کاهش دهید.

آشنایی با مفهوم شاخص در بورس

فعالان بازار سرمایه برای انجام سرمایه‌گذاری موفق در این حوزه، اطلاعات و عوامل متعددی را بررسی می‌نمایند. این اطلاعات شامل: حجم و ارزش معاملات، بهای تمام شده، روند قیمت یا بازدهی سهام شرکت‌ها و . می‌باشد. شاخص های بورسی به عنوان یکی از مهمترین معیارهای این حوزه به شمار می‌روند که با تحلیل آنها می‌توان وضعیت عمومی قیمت شرکت‌ها و میزان بازدهی آنها را ارزیابی نمود. در این مقاله، مفهوم شاخص بورس و انواع آن را به شما معرفی می‌کنیم.

شاخص یا نمودار چیست؟

شاخص (Index) در لغت به معنای عددی است که در یک بازه زمانی، ارزش گروهی از اقلام وابسته به یکدیگر را به صورت میانگین و بر اساس درصدی از همان میانگین اعلام می‌نماید. به طور کلی، با استفاده از شاخص می‌توان تغییرات یک یا چندین متغیر را در طول یک بازه زمانی مشخص، بررسی نمود. فعالان بازار مالی با استفاده از شاخص ها و نمودارها به مقایسه پدیده‌های مرتبط با این حوزه پرداخته و با بررسی آنها به وضعیت کلی بازار در گذشته و حتی پیش‌بینی روند آینده آن دست می‌یابند.
هر کدام از شاخص ها روش اندازه‌گیری مخصوص به خود را دارند، در نتیجه، مقایسه عددی آنها اطلاعات درستی در اختیار ما قرار نمی‌دهد. برای مقایسه شاخص ها لازم است درصد تغییرات آنها نسبت به گذشته (به عنوان مثال روز یا ماه قبل) در نظر گرفته شود. در واقع، شاخص بورس را با توجه به وضعیت پیشین خود، بررسی و مقایسه می‌کنند.

* روش محاسبه شاخص به این صورت است:

1- ابتدا یک سال را به عنوان سال مبنا یا پایه در نظر می‌گیریم.

2- پس از محاسبه ارزش جاری و ارزش مبنای سال منتخب، ارزش جاری را بر ارزش مبنا تقسیم می‌کنیم.

3- حاصل را در عدد 100 ضرب نموده و به این ترتیب، شاخص گروه یا دسته مورد نظر را محاسبه می‌نماییم.

انواع شاخص ها در بورس

در بازار بورس و اوراق بهادار تهران 9 شاخص مهم و شناخته شده وجود دارد. هر کدام از این شاخص ها ابعاد خاصی از وضعیت بازار را در اختیار افراد قرار می‌دهند. فعالان این حوزه با توجه به کارکرد و هدف هر شاخص، از آنها استفاده می‌کنند. در ادامه، به معرفی کامل این 9 شاخص برجسته می‌پردازیم.

انواع شاخص در بازار بورس

1. شاخص کل قیمت (TEPIX)

شاخص کل قیمت (Tehran Price Index) معرف تغییرات سطح عمومی قیمت در کل بازار می‌باشد و افزایش یا کاهش قیمت سهام را به صورت میانگین بیان می‌کند.

شاخص کل قیمت، در بر گیرنده تمام سهام شرکت‌های پذیرش شده در سازمان بورس و اوراق بهادار می‌باشد. در روند محاسبه این شاخص، چنانچه سهمی بسته بوده یا برای مدتی معامله نشود، قیمت پایانی آخرین روز معامله آن در نظر گرفته می‌شود. وزن شرکت‌ها (تعداد سهام و سرمایه آنها) نیز در محاسبه این شاخص تأثیرگذار است. به این صورت که، شرکت‌های بزرگ نسبت به شرکت‌های کوچک‌تر، تأثیر بیشتری در محاسبه آن خواهند داشت.

شاخص کل قیمت به صورت میانگین وزنی و بر اساس فرمول زیر محاسبه می‌گردد:

100 ˟ ( ارزش جاری بازار سهم در زمان مبدأ ÷ ارزش جاری بازار سهم در زمان محاسبه) = شاخص کل

ارزش جاری هر شرکت از حاصلضرب تعداد سهام شرکت در قیمت آن حاصل می‌شود. با محاسبه مجموع ارزش جاری تمامی شرکت‌های پذیرش شده در بورس، ارزش جاری بازار به دست می‌آید. منظور از ارزش جاری بازار در زمان مبدأ نیز ارزش‌های جاری بورس در سال پایه می‌باشد. سال 1369 به عنوان سال پایه در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته می‌شود.

در بازار بورس تهران، شاخص کل برای سه دسته محاسبه می‌شود که عبارتند از:

  1. شاخص قیمت کل بازار: در محاسبه این شاخص، قیمت سهام تمام شرکت‌های پذیرش شده در سازمان بورس و اوراق بهادار، لحاظ می‌شود.
  2. شاخص قیمت تالار اصلی: در محاسبه این شاخص، تنها قیمت سهام شرکت‌های پذیرش شده در تالار اصلی تاثیرگذار می‌باشد.
  3. شاخص قیمت تالار فرعی: در محاسبه آن، تنها قیمت سهام شرکت‌های پذیرش شده در تالار فرعی در نظر گرفته می‌شود.

ویژگی های شاخص کل قیمت

این شاخص که به عنوان یکی از شاخص های اصلی بازار قلمداد می‌شود، دارای ویژگی‌های زیر می‌باشد:

  • دسترسی آسان: این شاخص توسط سازمان بورس و اوراق بهادار و به صورت لحظه‌ای محاسبه می‌شود، در نتیجه همواره در دسترس استفاده کنندگان آن قرار دارد.
  • جامعیت: در محاسبه این شاخص ، قیمت سهام تمام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس لحاظ می‌گردد، از این رو، شاخص بسیار جامعی به شمار می‌رود.
  • موزون بودن: در محاسبه این شاخص ، تعداد سهام منتشر شده شرکت‌ها نیز در نظر گرفته می‌شود. به عبارتی، هر چه شرکتی تعداد سهام بیشتری منتشر نموده باشد، تأثیر تغییرات قیمتی آن بر شاخص، بیشتر خواهد بود.

نکته: شاخص کل قیمت به دلیل موزون بودن، نمی‌تواند به تنهایی معیار خوبی برای ارزیابی وضعیت بازار باشد، زیرا شرکت‌های بزرگ به دلیل تاثیر زیاد در محاسبه این شاخص، می‌توانند وضعیت کلی بازار را تحت تاثیر قرار دهند. به عنوان مثال، در وضعیت نزولی بازار، چنانچه شرکت‌های بزرگ رشد مناسبی داشته باشند، در روند محاسبه شاخص اثر گذاشته و شاخص ، رشد قابل توجهی را ثبت خواهد کرد.

نکته: در محاسبه این شاخص، تنها تغییرات قیمت سهام، مبنا قرار گرفته و سود نقدی در آن لحاظ نمی‌شود. تفاوت این شاخص با شاخص کل (که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد) نیز در همین امر است. به عبارتی در شاخص کل، علاوه بر تغییرات قیمت، سود نقدی نیز در روند محاسبه در نظر گرفته می‌شود، در حالی که در شاخص قیمتی چنین نیست.

2. شاخص هم وزن

این شاخص از سال 1393 مورد استفاده سرمایه‌گذاران فعال حوزه‌های مالی در بازار بورس ایران قرار گرفته است. در محاسبه شاخص هم وزن، کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بازار بورس با وزنی یکسان در نظر گرفته می‌شوند. در واقع، برخلاف شاخص کل، در روند محاسبه این شاخص، وزن و اندازه شرکت‌ها تاثیرگذار نمی‌باشد. به عبارتی، چنانچه این شاخص مثبت باشد، به این معناست که بیش از نیمی از شرکت‌های موجود در بازار مثبت می‌باشند.

در واقع، این شاخص ، شرکتها را بر اساس میزان بازدهی آنها در نظر می‌گیرد و میزان سرمایه در آن تاثیری ندارد. به عنوان مثال؛ هنگامی که شاخص هم وزن، نزولی و شاخص کل، صعودی باشد، بیانگر آن است که بیشتر سهم‌های موجود در بازار، سیر نزولی داشته‌اند. شاخص کل نیز تنها به دلیل وضعیت مثبت چند شرکت بزرگ، وضعیت صعودی را نشان می‌دهد.

3. شاخص بازده نقدی (TEDIX)

شاخص بازده نقدی، بیانگر روند تقسیم سود در شرکت‌ها می‌باشد. به عبارتی، تغییرات این شاخص بیانگر میانگین بازدهی ناشی از پرداخت سود نقدی شرکت‌ها به سهامداران می‌باشد. چنانچه، میانگین شرکت‌ها سود نقدی بیشتری را میان سهامداران خود تقسیم نمایند، این شاخص رو به افزایش خواهد بود. سپس، تقسیم سود در مجمع عادی سالیانه مورد بررسی و اظهار نظر قرار می‌گیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند تقسیم سود و برگزاری مجامع، می‌توانید مقالات مربوط به آن را در سایت nezarat.com مطالعه نمایید.

4. شاخص قیمت و بازده نقدی (TEDPIX)

شاخص قیمت و بازده نقدی، یکی از شاخص های شناخته شده در میان فعالان بازار سرمایه می‌باشد. در واقع، این شاخص ، همان شاخصی است که در رسانه‌ها تحت عنوان شاخص کل نامیده می‌شود. این شاخص، بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس می‌باشد. به عبارتی، این شاخص، تغییرات قیمت سهام و سودهای سالیانه (که شرکت‌ها پرداخت می‌کنند) را محاسبه می‌نماید. از این رو، سهامداران میانگین بازدهی سرمایه‌گذاری خود در بورس و تغییرات آن را با در نظر گرفتن این شاخص به دست می‌آورند.

میزان تغییرات این شاخص، نکته بسیار مهمی است که هنگام بررسی باید به آن توجه کرد. به عنوان مثال؛ چنانچه طی یک سال، شاخص کل از عدد 50,000 به 110,000 برسد، میانگین بازدهی بورس، طی آن سال 70% می‌باشد.

شاخص کل، با توجه همزمان به تقسیم سود و تغییرات قیمت، یکی از دقیق‌ترین شاخص های بازار می‌باشد. این شاخص نیز همچون شاخص کل قیمت به صورت میانگین موزون، محاسبه می‌شود. به این معنا که، هر چه شرکت بزرگتر و سرمایه بیشتری داشته باشد، تأثیر آن در شاخص بیشتر خواهد بود.

5. شاخص صنعت و شاخص مالی

شرکت‌های حوزه بورس در یک تقسیم‌بندی کلی و بر اساس نوع فعالیت‌های خود، به دو دسته تولیدی و خدماتی تقسیم می‌شوند. بیشتر شرکت‌های این حوزه (بیش از 60%) جزء شرکت‌های تولیدی محسوب می‌شوند. شرکت‌های تولیدی دسته اول را در بخش صنعت و شرکت‌های خدماتی را در بخش مالی تفکیک می‌نماییم.

شرکت‌های تولیدی مانند شرکت مخابرات، پتروشیمی، خودروسازی و . در بخش صنعت قرار می‌گیرند و شاخص صنعت، سطح عمومی سهام شرکت‌های این بخش را نمایان می‌سازد. شرکت‌های خدماتی نیز مانند بانک، بیمه، شرکت سرمایه‌گذاری و . در بخش مالی قرار می‌گیرند. شاخص مالی، میانگین تغییرات قیمت سهام شرکت‌های این بخش را نشان می‌دهد.

شاخص صنعت و شاخص مالی نیز همچون شاخص کل قیمت، به صورت میانگین موزون محاسبه می‌شوند. تنها تفاوت این دو شاخص در تعداد شرکت‌های حاضر در آن صنعت می‌باشد.

6. شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)

برای محاسبه این شاخص ، لازم است ابتدا ترکیب سهامداران را بررسی و آنها را تفکیک نمود. به طور کلی، سهامداران به دو دسته سهامدار راهبردی و سهامدار جزء (سهامدار سهام شناور آزاد) تقسیم می‌شوند. سهامدار راهبردی، سهامداری است که قصد واگذاری سهام خود در کوتاه مدت را نداشته و جهت اعمال مدیریت، سهم خود را حفظ می‌نماید.

منظور از سهام شناور آزاد، درصدی (کمتر از 5%) از سهام شرکت است که در اختیار سهامدار جزء قرار دارد. این سهامداران برخلاف سهامداران راهبردی، تنها به قصد خرید و فروش سهام، اقدام به معامله می‌نمایند. شاخص سهام شناور آزاد، بازدهی میانگین تغییرات قیمتی و سود این دسته از سهام را نشان می‌دهد. محاسبه شاخص سهام شناور آزاد نیز همچون شاخص کل، بر اساس میانگین موزون شرکت‌ها می‌باشد. به این صورت که هر شرکتی، تعداد سهام شناور آزاد بیشتر و سرمایه بزرگتری داشته باشد، تاثیر بیشتری بر روی شاخص خواهد داشت. تنها تفاوت آن با شاخص کل، در تعداد سهامی است که تحت عنوان ضریب قیمتی مورد میانگین رو به بالا توجه قرار می‌گیرد.

7. شاخص بازار اول و بازار دوم

در بازار بورس اوراق بهادار تهران، شرکت‌ها بر اساس معیارها و مؤلفه‌های خاصی تقسیم‌بندی می‌شوند. از جمله آنها می‌توان به: میزان سرمایه شرکت‌ها، وضعیت سودآوری، تعداد سهامداران، درصد سهام شناور آزاد و . اشاره نمود. بر این اساس، شرکتی که به لحاظ معیارهای ذکرشده، شرایط بهتری داشته باشد، در بازار اول و دیگر شرکت‌ها در بازار دوم پذیرش خواهند شد.

به طور کلی شاخص بازار اول، سطح عمومی قیمت سهام شرکت‌های پذیرش شده در بازار اول را بیان می‌کند. شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت‌هایی است که در بازار دوم بورس جای گرفته‌اند.

8. شاخص ۵۰ شرکت برتر

سازمان بورس و اوراق بهادار هر سه ماه یک بار اقدام به انتشار لیستی از پنجاه شرکت برتر موجود در بازار می‌نماید. این شرکت‌ها به جهت قابلیت نقدشوندگی بالا و حجم زیاد معاملات در بازه زمانی مشخص، در این فهرست قرار داده می‌شوند. این شاخص، همچون شاخص کل قیمت به صورت میانگین وزنی محاسبه می‌شود. به عبارتی شاخص پنجاه شرکت برتر، بیانگر میانگین وزنی این شرکت‌ها می‌باشد. تنها تفاوت این شاخص با شاخص کل، در تعداد شرکت‌های مورد نظر در روند محاسبه می‌باشد. این تعداد در شاخص ذکر شده، تنها پنجاه شرکت و در شاخص کل، بیش از صد شرکت می‌باشد.

* اسامی این شرکت‌ها را می‌توانید با مراجعه به سایت tsetmc.com مشاهده نمایید.

9. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ

این شاخص، بیانگر عملکرد 30 شرکت بزرگ پذیرش شده در بازار بورس تهران می‌باشد. معیار انتخاب در این شاخص (که بر اساس استانداردهای جهانی طراحی شده است) اندازه و ارزش روز شرکت می‌باشد. ارزش روز یک شرکت از حاصلضرب قیمت پایانی سهام در تعداد کل سهام شرکت به دست می‌آید.

شاخص 30 شرکت بزرگ، میانگین تغییرات قیمت سهام این شرکت‌های بزرگ موجود در بازار بورس را نشان می‌دهد. با وجود اینکه این شرکت‌ها، تنها کمتر از 10% شرکت‌های بازار را تشکیل داده‌اند، اما بیش از 70% ارزش بازار را در اختیار دارند. از این رو، تغییرات قیمت آنها تأثیر قابل توجهی بر میزان شاخص کل خواهد داشت.

ملاک انتخاب شرکت ها

همانطور که گفته شد، معیار انتخاب شرکت‌ها ارزش بازار و قدرت نقدشوندگی سهام آنها می‌باشد. برای انتخاب این 30 شرکت، ابتدا فهرستی از صد شرکت بزرگ پذیرش شده فعال در بازار بورس تهران تهیه می‌شود. در این فهرست، شرکت‌ها بر اساس ارزش بازار آنها و به ترتیب از بیشترین به کمترین مرتب شده‌اند. حال از میان آنها، سی شرکت که دارای شرایط زیر باشند را انتخاب می‌نماییم:

  1. گذشت بازه زمانی (حداقل سه ماه) از پذیرش و معامله سهام شرکت‌ها در بازار بورس اوراق بهادار
  2. دارا بودن سهام شناور آزاد (حداقل به میزان 10%)
  3. دارا بودن بیش از 25% میانگین ارزش ماهانه معاملات همان دوره صد شرکت بزرگ بازار نسبت به ارزش ماهانه معاملات شش ماه گذشته آنها

* با مراجعه به سایت tsetmc.com می‌توانید اسامی این 30 شرکت بزرگ شاخص را مشاهده نمایید.

سخن آخر

در مقاله ارائه شده به توضیح جامعی از مهمترین شاخص های بازار بورس تهران پرداخته شد. سرمایه‌گذاران می‌توانند با بررسی و تحلیل شاخص ها به دیدی کلی از وضعیت بازار دست یابند. به عبارتی، شما برای یافتن صنعت و گروه مناسب جهت سرمایه‌گذاری، می‌توانید از شاخص ها برای مقایسه آنها استفاده نمایید. البته باید دقت داشت که، سرمایه‌گذاری و خرید و فروش سهام نباید صرفاً با توجه به تغییرات روزانه شاخص باشد.

سوالات متداول

مفهوم شاخص بورس چیست؟

شاخص های بورس معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آن‌ها، می‌توان وضعیت گذشته و حال بورس را ارزیابی کرد.

شاخص کل TEDPIX چیست؟

در بورس تهران ‌‌شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX نیز شناخته می‌شود. این ‌شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانه‌ها از آن به عنوان ‌شاخص بورس تهران یاد می‌شود.

کارگزاری هوشمند رابین

کارگزاری فارابی

کارگزاری میانگین رو به بالا فارابی

این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.

چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟

برای ترید با میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، به دو مووینک اوریج (MA) نیاز داریم. یکی با دوره تناوب پایین و دیگری با دوره تناوب بالا می باشد.

چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟

برای ترید با میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (MA)، شما به دو مووینک اوریج (MA) نیاز دارید. یکی دوره تناوب پایین و دیگری با دوره تناوب بالا می باشد.

با عبور یا کراس این دو میانگین متحرک ها سیگنال خرید و سیگنال فروش صادر می شود.

میانگین متحرک moving average

شما می توانید از دوره های تناوبی 20 و 50 استفاده کنید. دوره ی تناوب 20 را با رنگ سبز نشان دهید،

و دوره تناوب 50 را با رنگ رقرمز متمایز کنید.

هر زمانی که خط سبز خط قرمز رنگ را قطع کند و خط سبز بالای خط قرمز قرار گرفت و شمع ها بالای خط سبز رنگ قرار گرفتند، سیگنال خرید ارائه شده است و شما می توانید آن ارز دیجیتال را خریداری کنید.

و هر زمانی که خط سبز زیر خط قرمز قرار گرفت و و شمع ها زیر خط سبز قرار گرفتند سیگنال فروش ارائه شده است که شما می توانید ارز دیجیتال خود را بفروشید.

فیلترنویسی ارزدیجیتال و فارکس

البته این روش در بازارهای رنج ضعیف عمل می کند، اغلب موارد میانگین های متحرک در هم تنیده می شوند. اما در بازارهای روند دار صعودی و نزولی روش مناسبی برای ترید محسوب می شوند.

چگونه با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) معامله کنیم؟

برای اینکه بتوانیم با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) ترید کنیم به 3 خط میانگین متحرک نیاز داریم.

  1. میانگین متحرک کوتاه مدت
  2. میانگین متحرک میان مدت
  3. میانگین متحرک بلند مدت

میانگین متحرک moving average

1. میانگین متحرک کوتاه مدت

میانگین متحرک کوتاه مدت یک از نزدیک ترین خطوط به نمودار قیمتی می باشد. برای اجرای MA) moving average) در tradingview باید روی لینک indicator کلیک کنید و در بخش جستجو ma بنوبسید تا Moving Average را برایتان در لیست کناری خود بیاورد.

میانگین متحرک moving average

میانگین متحرک moving average

فرمول میانگین متحرک به صورت زیر می باشد:

میانگین متحرک moving average

N: قیمت بسته شدن

تناوب: ۱۰ (۱۰ کندل آخر ارز دیجیتال)

شاید برایتان سوال پیش بیاید که بهترین عدد برای تناوب کوتاه مدت چند می باشد؟

پاسخ: میانگین متحرک کوتاه مدت می بایست کمترین قطع شدگی را با نمودار داشته باشد. بنابراین بهترین عددی که می توانیم برای آن در نظر بگیریم اعداد 10 تا 20 می باشد.

میانگین متحرک moving average

این خط کوتاه مدت می تواند هم بعنوان مقاومت و هم به عنوان خط حمایت در تحلیل تکنیکال رفتار کند، اما به چه صورت؟

زمانی که نمودار قیمتی بالای خط باشد همانند خط حمایت عمل می کند و زمانی که نمودار پایین خط باشد مثل خط مقاومت محسوب می شود.

2. میانگین متحرک میان مدت

تمامی مراحل قبل را در این بخش نیز انجام می دهیم با این تفاوت که برای خط میان مدت زمان تناوبی باید بیشتر از 20 باشد. این موضوع را نیز در نظر بگیرید که برای تناوب های بزرگتر دیگر نمی توان از روش ساده یا simple استفاده کرد. در این قسمت از میانگین متحرک exponential یا همان EMA استفاده خواهیم کرد.

میانگین متحرک moving average

باز همان سوال قبلی در این بخش نیز پیش می آید، چه تناوبی برای این قسمت مناسب می باشد؟

پاسخ: بین 35 تا 50 را می توان بهترین عدد تناوبی در نظر گرفت.

برای انجام معامله دقیق تر، خط میان مدت باید کمترین برخورد را با خط کوتاه مدت داشته باشد. در نظر داشته باشید که در این بخش همانند بخش قبلی، خط میان مدت نیز می تواند نقش حمایت و مقاومت را نیز بازی کند.

3. میانگین متحرک بلند مدت

برای مشخص کردن این خط باید 2 مرحله قبلی را طی کنیم، یعنی بعد از یافتن خط کوتاه مدت و میان مدت، تمام مراحل میانگین متحرک exponential برای خط بلند مدت نیز انجام می دهیم.

بهترین عدد تناوب برای خط بلند مدت بین 100 تا 200 می باشد. این خط برای بازه های زمانی بلند مدت (3یا 4 سال) باید حداقل 3 یا 4 مرتبه با نمودار برخورد داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.