تنها اراده دولت است که منجر به صعود یا اصلاح بورس شده و این مساله دقیقا با شرایط بین المللی ایران گرده خورده است، به طوری که هرجا دلار صعودی شود نقدینگی ها از بازار بورس به سمت بازار دلار و طلا سوق پیدا می کند و بعد از رشد این بازارها نقدینگی به بورس برمی گردد
شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس
عده ای از تحلیل گران بازار با تکیه بر روند صعودی ارز، انتظارات تورمی و . سیگنال ادامه رشد بورس را می دهند اما کاهش ارزش معاملات و خروج پول از بورس مغایر آن است.
حامد شایگان؛ بازار: اقتصاد ایران تقریبا از ابتدای سال ۱۴۰۰ وارد مرحله ای جدیدی از تورم شد که بخشی از این مساله تحت تاثیر تورم جهانی و اصلاح پرداخت های یارانه دولت برای کالاهای اساسی بوده است و از آنجایی که در ابتدای سال بحث توافق برجام جدی تر بود پیش بینی می شد که حذف ارز ترجیحی تورمی ده درصدی به اقتصاد تحمیل کند، اما حالا ورق برگشته و اقتصاد ایران تحت تاثیر تورم فزاینده ای شده است و در این بلاتکلیفی عده ای به اسم کارشناس یا تحلیل گر سیگنال های متفاوتی می دهند و منجر به سرگردانی مردم و سرمایه های خردی شده که دو سال پیش توسط دولت روحانی با ورود به بورس تقریبا یک سوم شده است و حالا نسخه های جدیدی برای از بین بردن آن پیچیده می شود.
در شرایط کنونی بدون برجام قیمت ارز روندی صعودی پیدا کرده و عده ای به بهانه ای این که رشد ارز منجر به صعود شاخص بورس می شود مردم را به ماندن در بورس یا حتی خرید سهام تشویق می کنند، اما واقعیت این است که با رشد قیمت ارز در بخش زیادی از سهام ها قیمت تمام شده بالا می رود و حاشیه سود شرکت ها هم کاهش می یابد و این موضوع منجر به افت ارزش سهام می شود، از طرف دیگر محاسبه ارزش جایگزینی در وضعیت های تورمی هم تنها برای سهامداران عمده و سرمایه گذاری های بلندمدت مصداق پیدا می کند، بنابراین در حال حاضر که مردم شرایط اقتصادی بدی دارند نباید تحت تاثیر تحلیل های خام و غیرکارشناسی قرار بگیرند و به نوعی سرمایه آنها از بین برود.
پیش بینی ها حکایت از این دارد که نقدینگی که در سال ۱۴۰۱ وارد بازار سرمایه شد تا شاخص را به سمت بالا بکشد موقتی و تحت تاثیر سیاست های دولت وارد بوس شده بود تا به نوعی شرایط برای جذب نقدینگی جدید در بازار فراهم کند و مانع از خروج سرمایه از این بازار شود
در چند وقت اخیر شاخص کل بورس به محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رسید و پس از برخورد با مقاومت وارد فاز اصلاحی شد و در همین مقطع زمانی قیمت ارز روندی صعودی پیدا کرد اما نتوانست شاخص را به سمت بالا هدایت کند، زیرا پیش بینی ها حکایت از این دارد که نقدینگی که در سال ۱۴۰۱ وارد بازار سرمایه شد تا شاخص را به سمت بالا بکشد موقتی و تحت تاثیر سیاست های دولت وارد بورس شده بود تا به نوعی شرایط برای جذب نقدینگی جدید در بازار فراهم کند و مانع از خروج سرمایه از این بازار شود.
موازی با این اتفاق عده ای از تحلیل گران بازار با تکیه بر روند صعودی بازار، انتظارات تورمی پیش بینی می کردند که شاخص کل مقاومت های سرراهش را پودر خواهد کرد و مهمترین تایید این موضوع را رشد قیمت ارز عنوان می کردند، اما این تحلیل برای همه بخش های بورسی به خصوص ان بخشی که تحت نفوذ سیاست های دولتی و قیمت گذاری های دستوری است کاملا ساده انگارانه است. افت حجم ارزش معاملات در هفته گذشته می تواند تاییدی بر این موضوع باشد.
به طور قطع هر زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا کرده و از طرف دیگر شاخص کل بورس وارد اصلاح شده دو اتفاق رخ داده که نشان می دهد فعلا بورس رشد نخواهد کرد، نخست اینکه ورود پول از بازار سهام به بازار بدهی شدت می گیرد دولت شروع به انتشار اوراق می کند تا از این طریق روند اصلاحی بازار را تثبیت یا حتی تشدید کند و از طرف دیگر حجم معاملات به شدت پایین می آید که بخشی از این مساله تحت تاثیر کاهش معاملات کدهای حقیقی، حقوقی های بزرگ بوده و از طرف دیگر خروج سرمایه حقیقی از بازار هم تشدید می شود و بخشی از آن وارد بازارهای موازی همچون ارز و طلا می شود و این روند تا زمانی که قیمت ارز صعودی هست ادامه دارد.
تنها اراده دولت است که منجر به صعود یا اصلاح بورس شده و این مساله دقیقا با شرایط بین المللی ایران گرده خورده است، به طوری که هرجا دلار صعودی شود نقدینگی ها از بازار بورس به سمت بازار دلار و طلا سوق پیدا می کند و بعد از رشد این بازارها نقدینگی به بورس برمی گردد
به طور قطع سابقه بورس ایران در سال های گذشته نشان داده که تنها اراده دولت است که منجر به صعود یا اصلاح بورس شده و این مساله دقیقا با شرایط بین المللی ایران گرده خورده است، به طوری که هرجا دلار صعودی شود نقدینگی ها از بازار بورس به سمت بازار دلار و طلا سوق پیدا می کند و بعد از رشد این بازارها نقدینگی وارد بورس می شود و تحلیل گران هم با این استدلال که بازار سرمایه از بازار ارز عقب مانده انتقال پول از بازار ارز و طلا به بورس را توجیه می کنند.
در موقعیت کنونی دولت برای سرکوب انتظارات تورمی و رونق بخشی بازار دلار شاخص را در محدوده یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد سرکوب می کند و بعد مدتی دوباره روند صعودی در این بازار آغاز می شود و در این بازه زمانی عده ای که رانت های اطلاعاتی دارند سودهای کلانی به جیب می زنند.
بازار داغ سیگنالفروشی در بورس
شاخص بورس حالا بییش از یک میلیون واحد قد کشیده است، رکوردهایی عجیب و قابل توجه برای آنها که می خواهند سرمایههایشان را از تورم مصون نگه دارند یا حداقل همپای تورم حرکت کنند.
زهرا علیاکبری- بورس ایران در حالی بیمهابا می تازد و توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد است که ویروس کرونا، نه فقط بازارهای مالی که بازارهای پولی را تحت تاثیر قرار داده است.
حالا تاخت و تاز کروناست که موقعیت های تازه را تعریف می کند. اینجا اما با رشد انتظارات تورمی نه فقط شاخص بازار سرمایه که دیگر بازارها نیز با تاخت و تاز قیمتها روبرو شدهاند. بورس اما موقعیتی استثنایی یافته است. کارشناسان معتقدند رشد بورس از یک سو تحت تاثیر وضعیت بازار ارز و محدودیتها اعمال شده براین بازار جهت خرید وفروش است. از سوی دیگر کاهش نرخ سود بانکی تنور بازار سرمایه را داغ تر از پیش کرده است. با این حال کسب سود و سرمایهگذاری در بورس پیش نیازی اصلی دارد، دانش و آگاهی برای تحلیل و این گمشده بازار حالا کالایی گران بها تلقی می شود.
کسب درآمد از سیگنالفروشی
هر چند تبلیغات رسمی در این زمینه امکان پذیر نیست اما سیگنالفروشان یا آنها که اطلاعات و اگاهی مناسبی از وضعیت شرکتها دارند، این روزها بازار پررونقی را پیش روی خود دارند.
یکی از کسانی که این روزها در شبکههای اجتماعی به این کار مشغول است، به خبرآنلاین گفت: از نیمه سال گذشته تا کنون مشتریان فراوانی داشتهام . وی با تاکید بر اینکه سیگنالفروشی کاری غیرقانونی است و حتی اگر در کانالهای تلگرامی به صورت رسمی این کار را بکنید با مشکل روبرو میشوید گفت: مشتریان من سیگنال های یک بازار سهام پر رونق غالبا من را به همدیگر معرفی می کنند چون نتیجه کار را میبینند. وی تاکید کرد: به ازای معرفی یک شرکت که در شش ماه آتی سود بدهد و سهامش رشد کند، بین دویست تا سیصد هزار تومان دریافت می کند.
وی می گوید در این وضعیت رشد بسیاری از شرکتها از چرخه رشد عقب ماندهاند و در حقیقت من با شناسایی این شرکتها تخصص و آگاهی خودم را به قیمتی ارزان میفروشم.
چه کسانی مجاز به سیگنال فروشی هستند؟
محسن خدابخش، مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس و اوراق بهادار درباره اینکه چه کسانی مجاز به ارائه خدمات مشاوره در بورس هستند، میگوید: بر اساس قانون بازار اوراق بهادار،مشاوران سرمایهگذاری یا سبدگردان حتما باید از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز بگیرند و تنها کسانی میتوانند به ارائه خدمات تخصصی بپردازند که مجوز لازم را اخذ کرده و صلاحیت علمی و مالی آنها در سازمان بورس احراز شده باشد.
مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس و اوراق بهادار در خصوص فعالیت برخی کانالهای تلگرامی و مشاورههای غیرقانونی سرمایهگذاری در فضای مجازی افزود: این کانالها از فضایی که در بازار سرمایه ایجاد شده است سوءاستفاده کرده و عمدتا از راه کانالهای تلگرامی فعالیت میکنند و از این طریق اقداماتی در خصوص معرفی برخی سهمها انجام میدهند که پشتوانه علمی، تحلیلی و تخصصی در آنها مشاهده نمیشود.
یکی از مشتریانی که نسبت به خرید سیگنال اقدام کرده است، درباره تجربه اش میگوید: تلفنی با یکی از متخصصان صحبت کردم، وی شرکتی را به من معرفی کرد که قیمت هر سهمش در حدود 2500 تومان بود، من برای خرید اقدام کردم و در مدت زمانی بسار کوتاه قیمت این سهم به 5600 تومان رسید.
او گفت: در حقیقت برای اطلاع یافتن از نام این شرکت من 250 هزار تومان هزینه کردم اما تا امروز از خرید سهام این شرکت سه میلیون و صد هزار تومان سود نصیب من شده است و فکر میکنم هر دو طرف معامله راضی هستند .
او گفت: من در یک گروه تلگرامی با فروشنده مواجه شدم که فارغ التحصیل مدیریت مالی است و می گوید با مطالعه وضعیت شرکتها ، شرکتهای سودده را شناسایی می کند. او در پاسخ به این سئوال که اگر شرکت زیان بدهد، تکلیف چیست؟ گفت : کسی را ندیدم که در این مدت زیان کرده باشد ، اما اگر زیان بدهد فوقش چند میلیونی از دست دادهای و دیگر مشتری این فرد نخواهی بود .
بازار پررونق کتابهای بورسی
از سوی دیگر در یکی از کسادترین دورههایی که بازار کتاب تجربه میکند، فروش کتابهایی مرتبط با بورس رونقی جدی دارد .
متصدی یک کتابفروشی در خیابان انقلاب در این خصوص گفت: خریدار کتابهای بورسی بسیار بالاست، این روزها جوانان زیادی مراجعه می کنند و طلب کتابهایی را میکنند که بتواند در آموزش شکل خرید و فروش بورس به آنها کمک کند. وی تاکید کرد: کتابهای متعددی در این زمینه وجود دارد که پیشتر تنها دانشجویان مشتری آنها بودند اما امروز طیف مشتریان بسیار متنوع شده و این امر نشان میدهد که اقبال جوانان به بورس افزایش یافته است. وی گفت: البته در این ماهها بسیاری از افراد آگهیهای برگزاری کلاسهای تابلو خوانی، تحلیل مقدماتی و . را برای ما میآوردند تا به متقاضیان بدهیم.
پول دهید عضو کانال تلگرام شوید
برخی کانالهای تلگرامی نیز این روزها موقعیتی بسیار مطلوب را یافته اند. محبوبیت آنها در حدی است که اعضای حاضر در این دسته از گروههای تلگرامی باید مبلغی را برای عضویت پرداخت کنند. این گروهها غالبا با حضور یک یا چند تخصص اداره میشود و افراد سئوالات خود درباره خرید سهم و یا زمان فروش سهم ها و . را مطرح میکنند. تبلیغات بالای این دسته کانال ها نشان از وضعیت ویژه متقاضیانی دارد که تشنه اطاعات هستند، اطلاعاتی دربار مکانیزمهای خرید و فروش در بورس .
تازه واردها میلیونی شدند
حالا با افزایش اقبال به بازار سرمایه،موج تازه واردان موجی قابل توجه است. بررسیها نشان میدهد بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر از ابتدای سال تا کنون راهی بورس شدهاند و این آمار خود بیانگراقبال بالایی است که بازار سرمایه حالا در حیات بیش از 5 دهه اش تجربه میکند. رشد بیش از 187 درصدی بورس در سال گذشته و رشد چشمگیر بورس در سال جاری سرمایهگذاران را اغوا میکند که راه کسب سود از خیابان حافظ میگذرد .
داستان بورس حالا داستانی ناتمام است،آزادسازی سهام عدالت و قابل معامله شدن صندوق های مالی ETF روزهای متفاوتی را پیش رو قرار می دهد.
سیگنال رونقِ سیگنالفروشی
این روزها فضای مجازی پر از افرادی است که نقشه گنج میفروشند. و جالب است بدانید این افراد مشتریان بسیار زیادی نیز دارند. اما مانند روزگار قدیم دیگر کسی تمایلی ندارد که به دنبال جستوجوی گنج برود و جایی را حفر کند تا طلایی به دست آورد (البته شاید باور نکنید اما همچنان افرادی هستند که واقعاً به دنبال گنج هستند و عدهای نیز واقعاً نقشه گنج به آنها میفروشند).
از اینرو، گنجفروشان مدرن نیز، به جای فروش نقشه گنج، میخواهند شما را یکشبه پولدار کنند. فرمولهای پولدار شدن یکشبه را به شما میآموزند و خلاصه اینکه به ظاهر تمایل دارند شما هم پولدار شوید.
نقشهفروشان مدرن، مانند قبل خود را محدود به یک حیطه نمیکنند و در فضاهای مختلف فعالیت دارند؛ برخی از آنها یک کسبوکار فوقالعاده سودآور را به شما معرفی میکنند. برخی دیگر، بدون سرمایه، راههای پول درآوردن از اینترنت را به شما یاد میدهند. برخی شما را وارد بازارهای جهانی میکنند و به شما یاد میدهند که چطور درآمد دلاری کلان داشته باشید. اما برخی دیگر نیز که این روزها زیاد شاهد آنها هستیم به شما سیگنال میفروشند.
معمولاً پینوکیو را به دروغگویی و دراز شدن بینیاش میشناسیم در حالی که داستان پینوکیو حکایت آدمهای سادهای است که گول میخورند، اغفال میشوند و هدف خود را گم میکنند.
سیگنالفروشی اصطلاحی است که این روزها در فضای مجازی بسیار با آن برخورد میکنیم. در واقع، سیگنالفروشان به شما میگویند که کدام دارایی را بخرید و کدام دارایی را بفروشید تا سودهای چندصددرصدی عاید شما شود.
بابت این کار نیز، مبالغ زیادی را از مشتریان این سیگنالها دریافت میکنند. سیگنالفروشان در همه بازارها فعال هستند؛ بازار مسکن، طلا، ارز، فارکس و از همه مهمتر بازار سهام. بازار سهام بستر مناسبی برای این سیگنالفروشان است. اما چرا؟ چون بازار سهام بیشتر از هر بازار دیگری نیاز به تخصص دارد و مبتدیانی که به این بازار وارد میشوند گاهی اوقات حتی نمیدانند که معنی سهم چیست چه برسد به مفاهیم پیچیده بازار سهام.
برای فروش سیگنال در بازار سهام، لازم نیست متخصص باشید کافی است چند اصطلاح از تحلیل تکنیکال و بورس بلد باشید تا بتوانید خود را به عنوان متخصص بازار جا بزنید. افرادی هم که بهتازگی وارد بورس شدهاند، طبیعتاً، چون اطلاعات محدودی دارند، آنها را به عنوان افراد کارکشته بازار و دانای مطلق، قبول میکنند.
بنابر آنچه عضو هیات مدیره بورس تهران اعلام کرده دستکم، سه هزار کانال و گروه در فضای مجازی وجود دارد که اقدام به فروش سیگنال خرید و فروش سهام میکنند. البته این رقم، یک برآورد بوده و ممکن است، رقم واقعی خیلی بیشتر از آنچه ذکر شده، باشد. اما این حجم از فعالیت غیرقانونی چرا شکل گرفته و چرا همچنان این کانالها دارای مشتریان زیادی هستند؟
چرا شاهد رشد سیگنالفروشی در سالهای اخیر بودهایم؟
بازار سهام از سال 1396، یک روند صعودی را آغاز کرد و تا مردادماه سال 1399، رشد بسیار سریع و شارپی را تجربه کرد.
به طوری که طی این مدت، حدود 2،175 درصد رشد داشته است. رشد سریع بازار سهام چند پیامد مهم داشت: اولین پیامد آن این بود که تعداد فعالان بازار به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد. رشد بازار سهام، همزمان شد با کاهش شدید ارزش پول ملی و این موضوع نیز باعث شد تا افراد برای حفظ ارزش سرمایههای خرد و کلان خود به بورس هجوم بیاورند.
نتیجه آن نیز این بود که افرادی که هیچ اطلاعاتی از بازار سهام نداشتند، صرفاً به منظور کسب سود و حفظ ارزش سرمایه خود، وارد این بازار شدند.
پیامد دیگر رشد سریع قیمت سهام نیز این بود که زمینه اعتماد افراد تازهوارد سیگنال های یک بازار سهام پر رونق نسبت به سیگنالفروشان فراهم شد.
با توجه به اینکه در یک بازار سراسر صعودی، همه سهمها رشد میکنند، مهم نبود که سیگنالفروشانی که هیچ تخصصی ندارند، چه سهمی را معرفی کنند. همه سهمها افزایش قیمت را تجربه میکردند و افراد بیتجربه نیز تصور میکردند این افراد واقعاً دارای تجربه و دانش کافی هستند.
البته زمانی که بازار روند نزولی به خود گرفت، هیچیک از این افرادی که اقدام به فروش سیگنال میکردند، پاسخگوی مخاطبان خود نبودند و نسبت به سیگنالهایی که ارائه داده بودند، سلب مسوولیت میکردند.
چرا فروش سیگنال سودآور است؟
دارندگان کانالها و گروههای ارائه سیگنال، در زمان رونق بازار، به صورت شبانهروزی تبلیغات گستردهای انجام میدادند تا تعداد مخاطبان خود را افزایش دهند.
در واقع، فروش سیگنال، علاوه بر اینکه به صورت مستقیم، درآمد هنگفتی را برای ارئهدهنده آن ایجاد میکند و این درآمد با افزایش تعداد مخاطبان، بیشتر میشود، به صورت غیرمستقیم نیز سودهای کلانی را عاید آنها میکند. آنچه طی یک یا دو سال گذشته مشاهده کردیم این بود که این افراد، اقدام به تهییج سهامداران برای خرید برخی سهمها میکردند و هدفهای نجومی را برای این سهمها و همچنین کل بازار ارائه میدادند.
در برخی از این کانالها اهداف چنددهمیلیونی برای شاخص کل بازار سهام معرفی میشد و تازهکاران بورس نیز با سرخوشیای که از سودهای به دست آمده، حاصل شده بود، بدون توجه به ارزندگی سهام، اقدام به خرید سهام سیگنالی میکردند.
در واقع، سهمهایی که از سوی این افراد معرفی میشد، اغلب سهمهایی بودند که توسط خود این افراد خریداری شده بودند. مهم نبود که این سهمها ارزنده هستند یا خیر. این سهمها به این دلیل معرفی میشدند که سودی را عاید سیگنالفروش کنند.
افزایش تعداد مخاطبان نیز دست سیگنالفروشان را بازتر میکند. هرچقدر که تعداد مخاطبان آنها بیشتر باشد با آزادی عمل بیشتری میتوانند به قیمت یک سهم سمتوسو بدهند.
حتی برخی از این افراد پا را فراتر گذاشته و ابتدا سیگنالفروش برای یک سهم ارزنده ارائه میدادند و بعد از اینکه با تاثیرگذاری بر قیمت توانسته بودند، قیمت آن را پایین بیاورند، خود اقدام به خرید سهام کرده و مجدداً سیگنال خرید برای آن سهم صادر میکردند تا بتوانند از این طریق سود کسب کنند.
شیوههای پولسازی غیرقانونی سیگنالفروشان به اینها ختم سیگنال های یک بازار سهام پر رونق نمیشود.
برخی از کسانی که مخاطبان زیادی نیز دارند، به صورت علنی اعلام میکنند که افراد پولهایشان را به آنها بسپارند تا با خریدهای کلان بتوانند قیمت سهمها (خصوصاً سهمهای کوچک) را تغییر دهند.
البته مشخص نیست که بعد از در اختیار گذاشته شدن پول سرمایهگذاران در دست این افراد، واقعاً پول آنها را برگشت میدادند یا خیر. اما آنچه مشخص است، این است که خیلی از سرمایهگذاران به آنها اعتماد میکردند و سرمایه خود را به آنها میسپردند.
آیا واقعاً سیگنالفروشان به دنبال سودرسانی به مخاطبان خود هستند؟
حتی با این فرض که افرادی که اقدام به ارائه سیگنال میکنند، افراد متخصصی هستند (که در اغلب موارد چنین نیست)، آیا این عقلایی خواهد بود که فرض کنیم هدف سیگنالفروشان سودرسانی به مخاطبان خود است؟ پاسخ معقول به این سوال منفی خواهد بود.
تنها هدفی که سیگنالفروشان دنبال میکنند سود شخصی است و سود افراد دیگر چندان برای آنها مهم نیست. در حال حاضر، دو دسته از افراد وجود دارند که اقدام به ارائه سیگنال میکنند. یک دسته از افراد سیگنالها را به صورت رایگان ارائه میکنند و دسته دیگر، در ازای دریافت مبلغی به عنوان اشتراک ماهانه یا هفتگی، این کار را انجام میدهند.
حداقل در چارچوب بورس، همه ما میدانیم که معاملات بورس در کوتاهمدت، یک بازی جمع صفر است. به عبارت دیگر، سود هر فرد معادل زیان یک فرد دیگر است. بنابراین اگر هدف سیگنالفروشان خدمت به خلق باشد، این موضوع محقق نمیشود. چراکه با سودرسانی به یک فرد، فرد دیگر، دچار زیان خواهد شد.
بر این اساس نمیتوان گفت که ارائهدهندگان سیگنال حتی در صورتی که این سیگنالها را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان خود قرار دهند، اهداف خیرخواهانه را دنبال میکنند. چون همانطور که گفته شد، اگر فردی از محل سیگنالدهی این افراد سود کند، فرد دیگری باید زیان کند (چون مجموع سود و زیان در بازار در کوتاهمدت باید برابر صفر باشد) و این موضوع مغایر با روح فعالیتهای خیرخواهانه خواهد بود. پس نتیجه این است که این افراد به دنبال سود مادی از این محل هستند (این سود میتواند از محل تهییج سرمایهگذاران برای خرید برخی سهمها و مواردی مشابه حاصل شود).
ممکن است گفته شود که در ازای معرفی سهام خوب برای سیگنال های یک بازار سهام پر رونق مخاطبان، مبلغی که به عنوان هزینه اشتراک برای دریافت این سیگنالها دریافت میشود، در واقع همان هدف مادی است که این افراد دنبال میکنند. اما باید توجه داشت که اگر فردی واقعاً به سیگنالهایی که ارائه میدهد معتقد باشد، چه نیازی به این منبع درآمدی خواهد داشت؟ خود این فرد میتواند در داراییهایی که به عنوان سیگنال خرید و فروش ارائه میدهد، سرمایهگذاری کرده و سود کسب کند.
طبیعتاً سودی که از این محل امکان کسب آن را دارد به مراتب بیشتر از هر کانال درآمدی دیگر میتواند باشد. بنابراین، در این حالت نیز، به نظر نمیرسد که سود سرمایهگذاران چندان برای این افراد مهم باشد؛ چون داراییهایی را معرفی میکنند که خود آنها نیز در خصوص ارزندگی آن چندان اطمینان ندارند. این داستان شبیه همان نقشه گنجفروشان قدیمی است. اگر آنها واقعاً نقشه گنج را در اختیار داشتند چه لزومی بود که آن را به دیگران بفروشند؟ میتوانستند خود به دنبال گنج رفته و ثروتمند شوند.
از آنچه گفته شد، مشخص است که ارائهدهندگان سیگنال چه به صورت رایگان این کار را انجام دهند و چه در ازای آن مبلغی را دریافت کنند، بیشتر به فکر تامین منافع مادی خود هستند تا اینکه به فکر سرمایهگذاران باشند و بخواهند سود آنها را حداکثر کنند. بنابراین باید دید که این افراد چگونه جذب مخاطب میکنند و سرمایهگذاران را به دام میاندازند.
سیگنالفروشان از چه ترفندهایی برای جذب مخاطب استفاده میکنند؟
بشر از دیرباز رویای ثروتمندشدن را در سر داشته است و تلاشهای زیادی برای این منظور انجام داده است. حتی گاهی از مسیرهای نادرست تلاش کرده تا به این هدف برسد. یکی از مهمترین دلایل وقوع جنگها در طول تاریخ کسب ثروت و قدرت بیشتر بوده است. موضوع کسب ثروت، برای انسان مدرن تبدیل به یک هدف اصلی و آرمان شده است. شکاف طبقاتی فزاینده و ساختار جامعه مدرن نیز بیش از پیش منجر به ولع انسان برای دستیابی به ثروت شده است. در این میان، افرادی نیز وجود دارند که این ضعف بشر را به خوبی شناسایی کردهاند و با دادن وعدههای ثروتمندشدن یکشبه و دستیابی سریع به ثروت از ضعف آنها سوءاستفاده میکنند. طبیعتاً کسانی هم در این میان وجود دارند که معتقدند ثروتمندشدن یکشبه امکانپذیر است و ثروتمند شدن دارای یک فرمول مشخص است که میتوانند آن را یاد بگیرند و مسیر چندساله را در یک شب طی کرده و بدون زحمت صاحب دارایی و مال شوند. بر این اساس، سیگنالفروشان نیز دقیقاً استراتژی خود را بر همین اصل سوار کردهاند و با دادن وعدههایی مانند کسب سود چندصددرصدی از یک سهم (حتی زمانی که قیمت یک سهم در مقادیری بسیار بالاتر از ارزش بنیادی آن است) یا وعده تحقق شاخص کل بازار چنددهمیلیونی، مخاطبان زیادی را برای خود دستوپا کردهاند. رشد سریع بازار نیز به این سیگنالفروشها کمک بسیاری کرده است. زمانی که بازار در وضعیت رونق بود، تمامی سیگنالهایی که ارائه میشد، محقق میشد و افراد تازهوارد و بدون دانش بورسی نیز طبیعتاً فکر میکردند که این هنر و دانش ارائهدهنده سیگنال بوده است که توانسته است چنین سهمی را شناسایی کند. غافل از اینکه در آن برهه زمانی هر سهمی انتخاب میشد، سودده بود و تقریباً هیچ سهم زیاندهی (به لحاظ افتوخیز قیمت) در بازار وجود نداشت.
سیگنالفروشها با تبلیغات گستردهای که انجام میدادند، چنین به مخاطب خود القا میکردند که سهمهایی که آنها معرفی کردهاند، سود چندصددرصدی داشته است و این موضوع نیز باعث فریب سرمایهگذاران میشد. طبیعتاً هر چقدر که دانش یک فرد در یک زمینهای کمتر باشد، احتمال آن بیشتر است که بتوان وی را متقاعد به پذیرش مسائل غیرمنطقی در آن حوزه کرد. در بورس نیز با سرازیر شدن سرمایهگذاران تازهوارد و بدون دانش زمینهای در این حوزه، فضا برای فعالیت گسترده سیگنالفروشان ایجاد شد و نهایتاً منجر به آشفتگی وضعیت بازار و متضرر شدن بسیاری از سرمایهگذاران شد.
چه کسانی صلاحیت ارائه سیگنال را دارند؟
ارائه سیگنال، در واقع، نوعی از مشاوره مالی است که البته به صورت دقیق مشخص میکند که سرمایهگذاری باید کجا و در چه دارایی انجام شود؛ بنابراین نسبت به مشاوره مالی عادی، از حساسیت بیشتری برخوردار است. بنابراین لازم است فردی که اقدام به چنین فعالیتی میکند، دارای تخصص کافی در این حوزه باشد. تخصص افراد باید از طریق یک سامانه و یک نهاد معتبر مورد بررسی و آزمون قرار گیرد و تحلیلگران دارای صلاحیت معرفی شوند. علاوه بر این، باید برای سرمایهگذاری که این سیگنالها را دریافت میکند، مشخص شود که آینده قابل پیشبینی نیست و سهمها یا سیگنال های یک بازار سهام پر رونق داراییهایی که معرفی میشوند، صرفاً جنبه حدس و گمان دارند و نباید صرفاً بر اساس سیگنالهای ارائهشده اقدام به خرید و فروش سهام کرد. علاوه بر این، افرادی که به تحلیل و پیشبینی سهام میپردازند نباید دارای تعارض منافع باشند. به عبارت دیگر، خود این افراد نباید در بازار سهام فعالیت کنند. چون در غیر این صورت این احتمال وجود خواهد داشت که تحلیلهایی که ارائه میدهد به سمتی انحراف داشته باشد که سبب حداکثر شدن سود شخصی وی (از محل سرمایهگذاری در بازار) شود.
همچنین باید کارنامه کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، شفاف باشد. به عبارت دیگر، درصد موفقیت پیشبینیهای هر تحلیلگر مشخص باشد تا افراد بتوانند به درستی از مشاوره افراد متخصص استفاده کنند و در دام افرادی که هیچ تخصصی ندارند، گرفتار نشوند. همچنین باید قانونهای لازم در این حوزه به نحوی طراحی شوند که امکان وقوع هر گونه تخلف را حداقل کند و در صورت وقوع تخلف نیز بتوان مطابق قانون، پیگیریهای لازم را انجام داد.
در حال حاضر یک فضای بسیار نابسامان و غیرشفاف بر فعالیتهای مربوط به ارائه سیگنالهای خرید و فروش دارایی حاکم است و این موضوع نیازمند پیگیری جدی از سوی مسوولان سازمان بورس است. حداقل کاری که میتوان انجام داد، اطلاعرسانیهای مناسب در این حوزه و مطلع کردن سهامداران تازهوارد از وقوع چنین پدیدههایی در فضای مجازی و تاکید بر غیرقابل اعتماد بودن آنهاست.
سیگنال های یک بازار سهام پر رونق
برسی بازارهای سهام مهم جهان نشان می دهد که سهام شرکت های مهم در عرصه فناوری رشد خوبی داشته اند و در صورت شروع رشد اقتصادی، سهام تولید کالا و مواد نیز یک دوره پررونق را تجربه خواهند کرد.
به گزارش تحریریه، در گذشته سلامت بازار سهام فقط با بررسی تعداد اندکی سهام در حوزه تکنولوژی مورد قضاوت قرار میگرفت. در واقع، سرمایهگذاران با کنترل مواردی همچون افزایش تولید یا میزان حمل و نقل کالاها تلاش میکردند تا بدانند آیا تقاضا برای محصول افزایش یافته یا خیر. اینک سرمایهگذاران و تحلیلگران در واقع به معاملات سهام به عنوان راهی برای سنجش رشد یا کاهش اقتصاد توجه میکنند. این امر کار دشواری به نظر میرسد.
این تصور که تقاضا برای کالا و یا افزایش میزان حمل ونقل آن راهی مطمئن برای بررسی سلامت اقتصادی است، یک ایده کاملا قدیمی است. «چارلز داو» مبدع شاخص «میانگین صنعتی داو جونز» اولین کسی بود که سهام منتخب از صنایع مشابه را انتخاب و آنها را با هم گروه کرد تا روشی آسان و سریع برای اندازهگیری و بررسی این صنایع فراهم کند.
میانگین صنعتی داو جونز یک شاخص برای بازار سهام است که ارزش ۳۰ شرکت دولتی آمریکایی را نشان میدهد. طبق نظریه داو زمانی که شاخص داو جونز صنعتی «Dow Jones Industrial Average» و شاخص داوجونز حمل و نقل «Dow Transports» به طور همزمان به اوج جدیدی میرسند، اقتصاد ایالات متحده در حال گسترش است و داشتن سهام یک ایده خوب خواهد بود.
ایدههای چارلز داو به تئوری داو معروف شده اند. هفته گذشته هر ۲ شاخص داو به اوج جدیدی رسیدهاند، این نشان میدهد که احتمالا بازار با یک رونق جدید مواجه خواهد شد.
یک رونق سیگنال های یک بازار سهام پر رونق جدید
شاید صحبت درباره رونق بازار با وجود دوره سختی که بازار سهام طی کردهاست، دور از ذهن به نظر برسد. قبل از هرگونه اظهار نظر بهتر است نگاهی به نمودارها بیاندازید.
نخست نمودار مربوط به شاخص داو جونز حمل ونقل
و سپس نمودار شاخص داو جونز صنعتی
سرمایه گذاری در صنایع تکنولوژی محور؟
چگونه میتوان سیگنالهای رونق بازار را برای یک سال با تئوریهای داو پیشبینی کرد؟
در این راستا توجه به ۲ موضوع حائز اهمیت است. نخست اینکه تئوریهای مربوط به پیشبینی رونق بازار همیشه درست نیستند. گاهی ممکن است در آستانه رونق بازار قرار نداشته باشید یا اینکه همه سهامها به اندازه کافی پشتیبانی نشوند و با رونق مواجه نشوند.
روزنامه آمریکایی «اینوستور بیزینس دیلی» میگوید که از زمان آغاز اصلاح بازار به دلیل شیوع بیماری کووید ۱۹، شاخص S&P۵۰۰ فهرستی که از ۵۰۰ سهام برتر در بازار بورس سهام نیویورک و نزدک را در اختیار قرار میدهد، ۷.۶ تریلیون دلار به ارزش خود افزوده است که این افزایش ارزش تنها از ۱۹ سهام حاصل شده است.
درست است، ۱۹ سهام در S&P ۵۰۰ اندکی بیشتر از ۳.۸ تریلیون دلار به ارزش خود افزودهاند در حالی که ۴۸۱ سهام دیگر کمی کمتر از ۳.۸ تریلیون دلار کسب کردهاند. نام برخی از شرکتهای برجسته در این لیست قرار دارد که اپل، نت فلیکس، مایکروسافت، تسلا، آمازون نمونهای از آنها است. به عبارت دیگر سهامهای عرصه فناوری رشد داشتهاند.
با این اطلاعات چه باید کرد؟
اول از همه، سیگنالهایی مانند تئوری داو را باید به عنوان راهنما یا علائم راه در نظر گرفت. هرگز همه پول خود را وارد یک سهام نکنید یا همه سهمهای خود را نفروشید زیرا برخی از سیگنالها از جمله تئوری داو چنین گفتهاند.
پیش بینی میشود رشد تولید ناخالص داخلی برای سال جاری (۲۰۲۱) ۴.۲ درصد باشد. با توجه به مبلغی که در حساب های بانکی افراد انباشته شده است که برخی تخمینها این مبالغ را تا ۲ تریلیون دلار هم پیشبینی میکنند، میتوان رشد بیش از ۴.۲ درصدی را نیز متصور شد. (به شرطی که مردم هیچ یک از معاملات سهام «گیم استاپ» را از دست ندهند).
در مورد اینکه کجا باید به دنبال سرمایهگذاری های جدید بود، باید گفت که سرمایهگذاری در سهام فناوری مناسب به نظر نمیرسد. فناوریها نسبت به دادههای تورمی بسیار حساس هستند. هفته گذشته، فروش شدید خرده فروشیها باعث نزول نزدک شد. اگر رشد ۴.۲ درصد یا بهتر داشته باشیم، وجود اندکی تورم اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
سرانجام با گسترش و بهبود اقتصاد و ایجاد اندکی تورم، قیمتها افزایش خواهند یافت، بنابراین به نظر میرسد سهام مواد و کالاها عملکرد خوبی خواهند داشت.
سیگنال مهم بانک مرکزی | سه تصمیم جدید سیگنال های یک بازار سهام پر رونق برای رونق سهام
شورای عالی بورس از سه تصمیم جدید برای رونق بورس خبر داد.در همان حال عبدالناصر همتی نیز از نقش بانک در اطمینان بخشی و تقویت به فعالیت سرمایه گذاران در بازار سرمایه خبر داد.
سه تصمیم جدید برای رونق بورس
به گزارش «دنیای بورس»، سنا نوشت: حسن قالیباف اصل، سخنگوی شورای عالی بورس گفت: در جلسه دیروز عصر و دیشب شورای عالی بورس مقرر شد که سقف صندوق های سرمایه گذاری بردرآمد ثابت از ۳۰ هزار میلیارد تومان به ۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش یابد.
به گفته وی مصوب شد حداقل ۵۰ درصد از مجموع ۲۰ درصد نصاب سهام، به سهام عدالت تخصیص یابد و حداقل اوراق دولتی در نصاب ها از ۱۰درصد به حداقل ۲۵ درصد افزایش پیدا کند.
او افزود: مصوب شد بانک مرکزی در امور صدور مجوز برای صندوق های سرمایه گذاری وابسته به نهادهای مالی مرتبط با بانکها، سیگنال های یک بازار سهام پر رونق تسریع و تسهیل کند. همچنین امکان تاسیس صندوق برای بانکهای فاقد صندوق، فراهم و اجازه تاسیس بیش از یک صندوق برای بانک ها نیز صادر شد.
سیگنال مثبت همتی به بورس
همچنین عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در اینستاگرام نوشت:به منظور تقویت بازار سرمایه و نیز ارتقاء نقش بانکها در اطمینان بخشی به فعالیت سرمایه گذاران در آن بازار، موارد زیر را به عنوان نظر بانک مرکزی در جلسه دیروز عصر و دیشب شورای عالی بورس اعلام و تاکید کردم:
وجود و گسترش فعالیت صندوقهای سرمایه گذاری فعال در بازار سرمایه، فرصت مناسبی برای سرمایه گذاران است. ضمن توصیه به افزایش ظرفیت سرمایه گذاری دراینگونه صندوق ها، بانک مرکزی نیز برای کمک به تحقق این موضوع در خصوص صندوق هائی که بانکها مدیریت صندوق را به عهده دارند، افزایش سقف صندوقهای با درآمد ثابت را تا مبلغ سی هزار میلیارد تومان بلامانع میداند.
بانک مرکزی تأسیس صندوقهای جدید سرمایه گذاری با درآمد ثابت توسط بانکها را بلامانع می داند.
برای شرکتهای تأمین سرمایه متعلق به بانکها که متقاضی افزایش سرمایه هستند، تمهیدات لازم برقرار خواهد شد و از تسهیلات فوق نیز برخوردار خواهند بود.
با توجه به نرخ سیاستی اعلام شده، بانک مرکزی نسبت به این نرخ در بازار بین بانکی پایبند و برنامه ریزی لازم در همین رابطه انجام داده است. بانکها نیز توافق کرده اند با توجه به شرایط برخی از بانکهای ناتراز، نرخ سود بین بانکی را حداکثر ۲۰ درصد تعیین وعملیاتی کنند.
عدم رعایت نرخ سودمصوب شورای پول واعتبار به هیچ وجه مجاز نیست. لذا، بانکها ملزم به رعایت نرخهای مصوب سود سپردهها هستند. بازرسان حوزه نظارت بانک مرکزی تخلفات گزارش شده در بانکها را از روز شنبه شروع به رصد کرده اند و برای اعمال قانون گزارش خواهند داد.
بازارگردانی سهام؛ از شعار تا سیگنال های یک بازار سهام پر رونق عمل
دنیای اقتصاد در مطلب دیگری نوشت: در حالی تمامی شرکتهای بورسی از ۱۰ مهرماه امسال و شرکتهای حاضر در فرابورس از ۱۵ ماه مهر ملزم به معرفی بازارگردان شدند که شرکت بورس و اوراق بهادار تهران علت عدم بازگشایی نمادهای متوقف و طولانی شدن این مدت را عدم معرفی بازارگردان موثر عنوان میکند.
آخرین روز شهریورماه بود که معاون عملیات بازار شرکت بورس تهران با صدور اطلاعیهای به مدیران عامل شرکتهای بورسی اعلام کرد که با توجه به اهمیت روزافزون الزامات نقدشوندگی بازار و لزوم تنظیم عرضه و تقاضای بازار به موجب آییننامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سرمایهگذاران و سهامداران، داشتن رکن بازارگردانی موثر از سوی ناشر و سهامداران شرکتها جزو الزامات پذیرش شرکتهاست. طبق این اطلاعیه تمامی شرکتهای بورسی از ۱۰ مهرماه و تمامی شرکتها در فرابورس از تاریخ ۱۵ مهر ملزم به معرفی بازارگردان شدند.
پیش از این ابلاغیه تاکید بر فعال شدن بازارگردانی ترجیعبند مصاحبهها و صحبتهای فعالان بورسی و کارشناسان بازار سرمایه بود. آنان تاکید داشتند عملیات بازارگردانی یک ضرورت مهم برای بازار سرمایه است که از چند سال پیش نیاز به آن در بازار احساس میشد اما توجه چندانی به این موضوع نشده و تنها در زمانهای ریزش بازار و بروز بحران و با توجه به شرایط ایجاد شده به سمت استفاده از بازارگردانها حرکت شده است.
ابلاغیه شرکت بورس نیز پس از آن صادر شد که بازار سرمایه با نوسانات و افت شدید مواجه شد و سیاستگذاران بورسی پس از پشت سر گذاشتن برخی آزمون و خطاها، بر لزوم بازارگردانی که یکی از ارکان مهم صیانت از حقوق سهامداران شناخته میشود، تاکید کردند.
با وجود این اما اکنون از بین حدود ۶۰۰ شرکت بورسی و فرابورسی بیش از نیمی از آنها هنوز بازارگردانی ندارند.
لغو پذیرش در بورس در صورت نداشتن بازارگردان
به گفته حسن قالیباف اصل، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار اکنون روی ۲۹۸ نماد عملیات بازارگردانی صورت میگیرد.
او دیروز با اعلام این رقم تاکید کرد که همه ناشران مکلف به ایجاد یا استفاده از عملیات بازارگردانی شدهاند و سپس هشدار داد ممکن است ناشرانی که از تکالیف خود سر باز زنند، پذیرش آنها در بورس و فرابورس لغو و صلاحیت حرفهای مدیران سلب شود.
بر اساس آنچه قالیباف گفته پیش از این بازارگردانی فقط برای ناشران جدید محدود شده بود اما با «آییننامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران» که در شهریورماه امسال توسط شورای عالی بورس مصوب شده، همه ناشران مکلف به ایجاد یا استفاده از عملیات بازارگردانی شدهاند.
به گفته رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ناشرانی که از تکالیف خود سر باز زنند، مشمول جرایم و مجازاتهای مقرر در فصل ششم «قانون بازار اوراق بهادار» و «قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی» میشوند.
شرکت بورس اوراق بهادار تهران نیز در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با اشاره به بازگشایی نمادهایی چون شپنا، تاپیکو، ومعادن بعد از توقف تاکید کرد که نمادهای متوقف در راستای حمایت از سرمایهگذاران پس از تعیین بازارگردان موثر بازگشایی خواهند شد.
روابط عمومی شرکت بورس و اوراق بهادار تهران با تاکید بر اینکه عدم بازگشایی نمادها ارتباطی با روند شاخص ندارد یادآور میشود: به منظور حمایت از سهامداران در تاریخ ۲۹ شهریورماه ۱۳۹۹ با ارسال نامه به شرکتهای پذیرش شده در بورس اوراق بهادار آنها را ملزم به معرفی بازارگردان کرد و در این راستا شرکتها موظف به معرفی بازارگردان تا ۱۲ مهرماه بودند.
به تازگی محسن علیزاده، عضو ناظر مجلس در شورای عالی بورس ضمن تاکید بر رسیدگی به متخلفان بازارگردانی از ارسال نامهای در این رابطه به سازمان بورس خبر داده بود.
او گفته بود در این نامه از رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار خواسته شده تا اقدامات سهامداران حقوقی را پس از الزام آنها به بازارگردانی به مجلس اعلام کند.
این نماینده مجلس عضو در شورای عالی بورس از عدم تعهد حقوقیها گلایه کرده و گفته بود: در شورای عالی بورس مصوب شد تا همه سهامداران حقوقی ملزم به بازارگردانی شوند اما اکنون شاهدیم که این اتفاق نیفتاده و بسیاری از سهامداران عمده و حقوقی این کار را انجام ندادهاند. او سپس به دستورالعمل اخیر رئیس دستگاه قضا اشاره و تاکید کرد سازمان بورس و اوراق بهادار باید لیست متخلفان را به مجلس ارائه کند تا بعد از بررسی به قوهقضائیه ارسال شود.
بازارگردانی چیست؟
یکی از مهمترین جذابیتهای بازار سرمایه نسبت به بازارهای دیگر مثل بازار مسکن و خودرو، نقدشوندگی آن است. بازارگردانی فعالیتی حرفهای است که یکی از مهمترین وظایف بازارگردانها افزایش قدرت نقدشوندگی در بازار است.
اقدام به خرید و فروش جهت محدود کردن دامنه نوسان قیمت، افزایش قدرت نقدشوندگی سهام از طریق خرید سهمها در صف فروش یا عرضه سهمها در صف خرید، کنترل قیمت سهام در یک محدوده برای جلوگیری از نوسانهای شدید قیمت که دوباره با جلوگیری از تشکیل صف خرید و فروش انجام میشود و همچنین حفظ نقدینگی در بازار که با حفظ جذابیت بازار به واسطه افزایش نقدشوندگی آن حاصل میشود، جزو وظایف بازارگردانهاست.
شیوه فعالیت بازارگردانها نیز اینگونه است که حجم زیادی از اوراق بهادار در اختیار دارند و میتوانند مقدار زیادی از سفارشها را در بازارهای مالی انجام دهند. این سفارشها هم میتواند سفارشهای خرید و هم فروش باشد که در عرض چند ثانیه اتفاق میافتد. اساسا، بازارگردانها همواره طرف مقابل حجم معاملات سرمایهگذار را میگیرند.
بهعنوان نمونه اگر سرمایهگذاران به دنبال فروش اوراق بهادار باشند، بازارگردانها این اوراق بهادار را خریداری میکنند تا زمانی که همه فروشندگان تامین شوند و برعکس، اگر سرمایهگذاران اوراق بهاداری را خریداری کنند، بازارگردانها این اوراق بهادار را به فروش میرسانند تا تمام سفارشها پر شود. از این رو بازارگردانها عرضه و تقاضا را در بازارهای مالی تامین و سهام را در بین فروشندگان و خریداران دست به دست میکنند.
خبر آخر | تکلیف بورس در تعطیلات کرونایی
دنیایاقتصاد هم نوشت: بورس از جمله بازارهایی است که باز بودن آن در دوره تعطیلات کرونایی با ابهاماتی همراه است. در این میان رئیس سازمان بورس گفته فعالیت بورس تهران منوط به باز بودن بانکهاست. در صورت ادامه معاملات در بورس و فرابورس، احتمالا مشاغل وابسته از جمله صندوقهای سرمایهگذاری و تامین مالی، سبدگردانها، کارگزاریها و. نیز به فعالیت خود ادامه خواهند داد.
هرچند نامی از بانکها در لیست مشاغل سطح یک دیده نمیشود اما گفته شده بانکها در دو هفته آینده باز خواهد بود و ادارات دولتی نیز با یکسوم نیروی کار خود به فعالیت ادامه خواهند داد که به تبع آن بازار سرمایه نیز تعطیل نمیشود. طبق مصوبه ستاد مقابله با کرونا، از شنبه مصادف با اول آذر حدود ۱۰۰ شهر به دلیل قرار گرفتن در بالاترین سطح هشدار شیوع کرونا (سطح ۳ - قرمز)، تعطیل خواهند بود و تنها مشاغل سطح یک اجازه فعالیت خواهند داشت.
توییت بازان بورسی | اما و اگر تعطیلی بورس
دنیایاقتصاد همچنین در مطلب دیگری نوشت: روز گذشته بورس بازهم سبز رنگ بود و سهامداران روبهروی ساختمان بورس تجمع اعتراضی برگزار کردند. اما در شبکههای اجتماعی خیلیها درباره اینکه با شروع محدودیتها از ابتدای آذر بورس فعالیت میکند یا نه، صحبت کردند. عدهای درباره اینکه بهتر است بورس تعطیل شود یا نه، باهم بحث کردند. برخی هم این خبر را به اشتراک میگذاشتند که قرار است بانکها با حداقل نیرو کار خود را ادامه دهند و به تبع آن بازار سرمایه نیز تعطیل نمیشود.
اما در مقابل برخی از کاربران هم با به اشتراک گذاشتن صحبتهای رئیس سازمان بورس مبنی بر اینکه اگر تعطیلی بانکها توسط هیات دولت بهطور رسمی اعلام شود، بورس هم تعطیل خواهد شد، درباره این مساله مینوشتند که چرا قبل از اعلام محدودیتها فکر این حوزهها نبودهاند که با اطلاعرسانی درست و رسمی، مانع از ایجاد شایعه و اما و اگر بشوند.
برخی از کاربران هم درباره این موضوع مینوشتند که از حالا نباید درباره یک هفته دیگر صحبت کرد. چراکه ممکن است روز قبل از اعمال محدودیتها در تهران، هم بانکها تعطیل شوند و هم بورس و به دیگران توصیه میکردند که فعلا برای هیچکاری برنامهریزی نکنند. اما بحثها به همین مورد ختم نشده بود. افراد زیادی با به اشتراک گذاشتن فیلمها و عکسهای تجمعهای اعتراضی سهامداران، درباره این موضوع صحبت میکردند که آیا این افراد حق اعتراض دارند یا نه.
مسالهای هم که مطرح میکردند از این قرار بود که آنها بدون دانش و اطلاعات کافی در رابطه با بورس و صرفا برای کسب سود وارد این حوزه شدهاند و باید به این موضوع واقف باشند که دانش و اطلاعات بورسی نداشتهاند.
از دیگر موضوعاتی که سهامداران و افراد فعال در حوزه بورس یکی دو روزی است در شبکه اجتماعی توییتر درباره آن مینویسند سهمهایی است که در پرتفوی خود دارند. برای مثال دیروز یکی از افراد فعال در حوزه بورس در صفحه خود نوشت: فخوز امروز حجم خوبی خورد اما به مقاومت ۳۶۰۰ خورده به نظرتون فردا و پس فردا این مقاومت را خواهد شکست؟
علی چشمی،استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد هم در صفحه توییتر خود نوشت: «معضل قیمت سهام شرکتهای کوچک در بورس را به چه شکلی میتوان حل کرد؟ چون تعداد سهام این شرکتها اندک است و هجوم به این سهام یا هماهنگی ساختگی باعث افزایش شدید قیمت و صفهای عجیب میشود.»
او در توییت دیگری هم نوشت: «گدنا بعد از عرضه اولیه ۲۳۲ درصد در سه ماه اول، بازدهی داشته و نسبت قیمت به سودش ۱۴۰ شده است. کل سهامش ۳۰۰ میلیون و ارزش بازار آن ۵۹۷ میلیارد تومان است. اما نماد آریا طی سه سیگنال های یک بازار سهام پر رونق ماه اول بعد از عرضه اولیه ۱۶۱ درصد بازدهی داشته است. در حالی که قیمت به سودش ۱۲ است با ارزش بازاری ۷۷۰۰۰ میلیارد تومان.»
حسن شجاعی | نماینده مجلس: شورای عالی بورس بهعنوان رکن اصلی بازار اوراق بهادار که تصویب سیاستهای کلان این بازار را بر عهده دارد، به اندازه سایر ارکان و افراد در به وجود آمدن شرایط کنونی بورس دخیل است؛ چرا که طبق قانون بازار اوراق بهادار، این شورا در راستای حمایت از حقوق سرمایهگذاران و ساماندهی،حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارآی اوراق بهادار و به منظور نظارت بر حُسن اجرای این قانون تشکیل شده است.بنابراین لازم است اعضای این شورا که حالا در جبهه منتقدان قرار گرفتهاند؛ یک سوزن به خود بزنند و یک جوالدوز به سایر افرادی که مسبب به وجود آمدن شرایط کنونی بورس هستند.
سعید درخشانی | فعال بازار سرمایه: یکی از مهمترین مباحث دنیای مالی و سرمایهگذاری، کرونا و زمان احتمالی رسیدن به پیک بیماری است. تخمین درست این نقطه در دنیا و ایران الان مهمترین ماموریت هر بنگاه اقتصادی باید باشد، در حالی که هیچ گزارشی نه از طرف منابع خصوصی و نه دولتی در ایران منتشر نشده است.
محمدرضا سبزعلیپور: حذف 4 صفر از اسکناسهای کشور آغاز شد! ایران چک ۱۰۰ هزار تومانی و اسکناس ۱۰ هزار تومانی جدید توزیع شد. البته 4 صفر آنها کمرنگ شده و پایین ایران چک 100هزار تومانی نوشته شده 100 و پایین اسکناس 10هزار تومانی عدد 10 چاپ شده است! دولت با حذف صفرها بهدنبال تلقین ارزانی است.
رضا غلامی | پژوهشگر اقتصاد پول و بانک: با سرمایهگذاری در بورس مخالف نیستم ولی با اغفال مردم مخالفم. مردم باید بدانند که روند این بازار در دو سال اخیر درست نبوده و برای سرمایهگذاری در سهام باید به ریسک آن نیز واقف باشند. اگر وزیر مسکن بودم، برای سرمایههای خرد، ساختار فروش متری مسکن را ایجاد میکردم.
مهدی رباطی | مدیرعامل کارگزاری: بازارساز اصلی مسکن صنف مشاورین املاک هستند که بیهیچ دخالت دولت و نهاد رگولاتوری کاملا هماهنگ با منابع خود کف قیمت را بسته و سقف قیمت را مدیریت میکنند و با ایجاد ثبات و اعتماد بازاری همواره مطمئن در اذهان مردم برای سرمایهگذاری ایجاد کردهاند. حالا برای بورس همه را معکوس بخوانید.
دیدگاه شما